قالب وبلاگ


کوی مهندسین
 
نويسندگان
آخرين مطالب

 

اطلاعات عمومی ،مفید وکاربردی و بروز را در کانال زیر دنبال کنید

https://t.me/wikicool


موضوعات مرتبط: اطلاعات عمومی
برچسب‌ها: اطلاعات عمومیاطلاعات مفیددانستنی هابروز ترین هامطالب جدیدعلمیعمومی
[ دو شنبه 2 بهمن 1396 ] [ 11:49 ] [ admin ]

 

تفاوت های جالب چپ دست ها و راست دست ها

به طور کلي، افراد چپ‌ دست انعطاف ‌پذيرتر، باهوش‌ تر و سازگارتر از افراد راست ‌دست هستند. شايد به اين فکر کنيد که اي ‌کاش شما هم چپ‌ دست‌ بوديد و يا در مورد ساير مزاياي چپ دست‌ بودن بينديشيد.

واقعيت اين است که حدود 90 درصد از مردم راست دست بوده و فقط 10 درصد چپ دست هستند.

يک نکته خيلي مهم که لا‌زم است به آن توجه داشته باشيد اين است که، غالب بودن طرف چپ يا راست،‌ در مورد کل بدن صادق است.

اگر کمي دقت کنيد،‌حتما متوجه خواهيد شد که با يک گوش بهتر از ديگري مي ‌شنويد و يا با يک چشم بهتر از چشم مقابل مي‌ بينيد. پس بايد توجه داشته باشيد که غالب بودن يک قسمت از بدن يک مورد عمومي است که در مورد تمامي قسمت‌ هاي جفت بدن صدق مي‌ کند.

اين که دقيقا چرا يک نفر راست دست ‌و يا چپ دست مي ‌شود، هنوز به ‌صورت يک راز باقي مانده است ولي برخي نظريه‌ ها در اين مورد وجود دارند. يک نظريه، ترشح زياد هورمون ‌هاي جنسي قبل از تولد را عامل چپ دست شدن افراد مي ‌داند.

از سوي ديگر، محققان دانشگاه دانشگاه کاليفرنيا آمريکا معتقدند که چپ دست و يا راست دست شدن افراد تا حد زيادي توسط ژنتيک تعيين مي ‌شود

طبق نظر اين محققان، يک ژن اختصاصي جهت راست دست شدن وجود دارد که چنانچه فردي آن را به ارث ببرد، ‌راست دست مي ‌شود. نکته جالب اين است که حتي در صورت عدم وجود اين ژن باز هم معلوم نيست که آن شخص حتما چپ دست شود. يعني امکان راست دست شدن وي هنوز وجود دارد.

افراد راست دست به‌ طور مشخص نيمکره مغزي سمت چپ شان بزرگ تر است. در 95 درصد از افراد راست دست قابليت ‌هاي تکلمي در نيمکره چپ مغزي وجود دارد. در حالي که بر اساس پژوهش‌ هاي دانشگاه کاليفرنيا، دو نيمکره مغزي‌ در افراد چپ دست اندازه مشابهي داشته و موجب ايجاد ساختار مغزي منعطف ‌تري مي ‌شوند.

اين در حالي است که تنها در 70 درصد از چپ دست‌ ها قابليت‌ هاي تکلمي در نيمکره مخالف (راست) قرار دارد. اين طور به نظر مي ‌رسد که احتمالا عدم وجود ژن راست دستي، به مغز اين افراد اجازه مي‌ دهد تا به ‌طور مساوي و متناوب با مغز راست دست‌ ها رشد کند. نيمي از افراد باقي مانده از هر دو گروه چپ ‌دست‌ ها و راست دست ‌ها از هر دو نيمکره مغزي‌ شان استفاده مي ‌کنند و بر طبق بررسي ‌ها، اين ‌گونه افراد از هوش بالاتري برخوردارند.

علاوه بر اين، ديده شده است که رابط مغزي‌ بين دو نيمکره در افراد چپ دست 11 درصد بزرگ ‌تر از راست دست ‌ها است که نشانگر ارتباطات قوي‌ تر و عميق‌ تر دو نيمکره در پردازش اطلاعات است.

پروفسور گلين ‌هامفريز معتقد است که در افراد راست دست‌، ‌نيمکره راست تصوير کلي را مي ‌بيند و نيمکره چپ بر روي جزئيات آن تصوير تمرکز مي ‌کند در حالي که اين موضوع در مورد چپ‌ دست‌ ها وجود ندارد.

وي همچنين معتقد است که آسيب و تخريب مغزي مي‌ تواند احساس درک انسان ‌ها از جزئيات را در افراد راست دست‌ و چپ ‌دست به ‌طرق مختلفي تحت تاثير قرار دهد.

يک موضوع بسيار جالب ديگر در مورد چپ دست‌ ها اين است که بر اساس تحقيقات دانشگاه دوبلين، درآمد کارگرهاي چپ ‌دست حدود 4 درصد بيشتر از راست‌ دست‌ هاست.

پژوهشگران اين دانشگاه بر اين باورند که چپ دست ‌ها به ‌ويژه مردان در مواجهه با يک موقعيت جديد خود را راحت‌ تر تطبيق مي‌ دهند زيرا در استفاده از سمت‌ راست مغزشان واردترند.

اين ها جزء مواردي هستند که باعث مي ‌شوند تا چپ ‌دست‌ ها بيشتر در نزد رئيس شان محبوب باشند.

چپ دست ها بيشتر مي ترسند

نتايج تحقيقات پيش از اين نشان داده بود که افراد چپ ‌دست، نسبت به راست ‌دست ‌ها سازگاري بيشتري دارند. يک فرد چپ ‌دست بسيار راحت تر از يک فرد راست ‌دست مي‌ تواند از دست راست خود براي انجام کارها استفاده کند. به نظر مي‌ رسد افرد چپ ‌دست به سرعت قادر به تعويض و دگرگزيني هستند.

اکنون روانشناسان در يک مطالعه جديد مي گويند افراد چپ دست در مواجهه با شرايط و موضوعات ترسناک، بيشتر دچار وحشت مي شوند.

اين روانشناسان پس از نشان دادن يک کليپ ترسناک به دو گروه از افراد چپ دست و راست دست در نهايت شگفتي متوجه شدند که پس از تماشاي اين کليپ افراد چپ دست بيشتر از راست دست ها مي ترسند.

حدود 10 درصد جمعيت جهان چپ ‌دست هستند. ترکيب ژنتيکي که باعث غلبه چپ ‌دستي بر راست دستي مي ‌شود، ژن ?LRRTM نام دارد. افرادي با مقدار بيشتر اين ژن، چپ ‌دست هستند. مراکز گفتاري افراد چپ‌ دست و راست‌ دست در قسمت چپ مغز قرار دارد. قسمت چپ مغز روي هماهنگي قسمت‌ هاي مختلف و فرامين و دستورات متمرکز است، در حالي که قسمت راست مغز روي مفاهيم و احساسات کنترل دارد. تعدادي از افراد نيز با هر دو دست کار مي ‌کنند.

اين روانشناسان خاطرنشان کردند که هرچند راست دست ها هم پس از تماشاي اين کليپ ترسيده بودند اما شدت واکنش ترس و وحشت در آن ها خيلي کمتر از افراد چپ دست بود.

دکتر کارولين چووهاري از متخصصان دانشگاه کوئين مارگارت در ادينبورگ در اين باره متذکر شد: ما در واقع براي اين شرکت کنندگان بخشي از فيلم سکوت بره ها را به نمايش گذاشتيم که مطمئن بوديم، حالت ترس را در بيننده ايجاد مي کند.

پس از پايان نمايش، فيلم را روي هر دو گروه شرکت کننده بررسي کرده و متوجه شديم چپ دست ها در خاطرات و حافظه شان بيشتر دچار آشفتگي شده بودند و رفتارهايي شبيه به کساني که دچار اختلال استرس پس از ضربه عاطفي شده اند از خود بروز مي دادند.

‌علاوه بر اين تحقيقات نشان داده ‌اند که افراد چپ دست نسبت به مشکلات و آسيب‌ هايي نظير‌ ابتلا‌ به آلرژي ‌ها،‌‌ بيماري هاي خودايمني، افسردگي، سوء مصرف مواد، الکل، سيگار، صرع، اسکيزوفرني و اختلالات خواب مستعدترند و بيشتر از افراد راست دست‌ درگير حوادث جدي نظير سوانح رانندگي مي ‌شوند.

بررسي آمار مي ‌تواند به طور بالقوه نشان دهنده درگيري بيشتر افراد چپ دست‌ با حوادث زندگي باشد که موجب مي ‌شود درصد کمتري از اين افراد، طول عمر بيشتري داشته باشند.

همچنين بعضي از کارشناسان معتقدند، افراد چپ ‌دست کمتر وابسته ‌اند، چون مجبورند با دنيايي که براي آن‌ ها ساخته نشده سازگاري پيدا کنند. دکتر پيترز مي ‌گويد: چپ ‌دست ‌ها به علت داشتن تمايلات استقلال‌ طلبانه در برابر فشارهاي اجتماعي مقاومت بيشتري دارند.

 

مشکلات چپ دست ها

اما در جامعه امروزي مشکلات زيادي براي چپ ‌دست ‌ها وجود دارد. اصول کلي جامعه و زندگي، غالبا براي راست دست‌ ها طراحي شده ‌اند.

علاوه بر اين،‌ متاسفانه برخي خانواده ‌ها به دلايل خرافي، ديد خوبي نسبت به چپ دست شدن فرزندشان ندارند و سعي مي ‌کنند تا با انجام اعمالي نظير بستن دست‌ چپ فرزندشان او را تحريک و وادار به راست ‌دست شدن کنند. اين افراد بايد توجه داشته باشند که انجام اعمال فوق موجب خواهد شد تا فرزندشان در آينده قادر به انجام کارهاي ظريف با دست خود نبوده و در کارهاي روزمره ‌شان دچار کندي محسوس شوند.

امروزه در دنيا چپ ‌دست‌ ها تقريبا يک جامعه براي خود درست کرده ‌اند به ‌طوري که روز 22 مرداد 13( آگوست) روز جهاني چپ ‌دست ‌ها ناميده مي ‌شود. علاوه بر اين، ‌در برخي نقاط دنيا فروشگاه‌ هايي وجود دارند که اجناسي را مي ‌فروشند که صرفا براي افراد چپ دست‌ طراحي شده‌ اند. کسي چه مي ‌داند، شايد در آينده شهر يا کشوري هم مخصوص چپ ‌دست‌ ها ايجاد شود.


موضوعات مرتبط: اطلاعات عمومی
[ جمعه 16 تير 1390 ] [ 14:55 ] [ admin ]

۲۰ تـوصـیـه جالب که غذای شما را خوش طعم تر می کند

 

بهترین آشپز دنیا هم که باشید، وقتی اسم میهمان و میهمانی شام بیاید، دست و پایتان را گم می کنید و استرس می گیرید که حالا چه کار کنم ...

و چطوری غذا درست کنم که باب میل میهمان ها باشد و چه جوری هنر آشپزی ام را به رخ همه بکشم؟! حتما شما هم «نیکول کیدمن» هنرپیشه معروف هالیوود را می شناسید و شاید فکر کنید او آنقدر شهرت دارد و مشغول است که اصلا وقتی برای آشپزی ندارد اما بهتر است بدانید اینطور نیست! خانم کیدمن دوست دارد تا حد امکان خودش آشپزی کند و غذاهای خانگی را به غذاهای محل کار یا رستوران ترجیح می دهد. او هر وقت بیکار می شود، سری به سایت های آشپزی می زند تا با جدیدترین و سالم ترین روش های پخت آشنا شود. ما هم قصد داریم در این مقاله، چند روش ساده اما کاربردی را برای خوش طعم کردن غذاها به شما آموزش بدهیم.

 

 ۹ توصیه برای خوش طعم کردن گوشت

۱) برای طعم دار کردن گوشت، اول از همه باید بدانید که گوشت را می خواهید کبابی کنید یا خورشتی یا استیک!

۲) بهتر است گوشت قرمزی را که می خواهید کباب کنید، از ۳ ساعت قبل در کیوی رنده شده، نمک، فلفل قرمز، کمی سس مایونز یا ماست و کره بخوابانید.

۳) گوشت مرغ کبابی را باید یک روز قبل در مخلوطی از آبلیمو، فلفل دلمه ای، روغن زیتون، فلفل سیاه، زعفران و نمک قرار دهید.

۴) برای بهتر پختن و طعم گرفتن گوشت قرمز کبابی پیش از طعم دار کردن، بافت آن را با پشت چاقو کمی باز و نرم کنید.

۵) ترکیبی از زعفران، نمک، فلفل سیاه و سرکه از بهترین طعم دهنده ها به گوشت ماهی است.

۶) اگر می خواهید گوشت قرمز یا مرغ را بپزید، بهتر است پیش از این کار، آن را با پیاز، فلفل سیاه و کمی زردچوبه خوب سرخ کنید و بعد آن را بپزید. با این کار، هم گوشت طعم بهتری پیدا می کند و هم از نظر ظاهری بافتش را از دست نمی دهد.

۷) ساقه کرفس و فلفل دلمه ای عطر بسیار خوبی به مرغ پخته می دهند.

۸) می توانید برای بهتر شدن عطر و طعم گوشت استیکی، آن را از روز قبل در مخلوطی از سرکه، روغن کنجد، نمک، فلفل قرمز، فلفل دلمه ای و برگ کرفس خام و حتی کمی آب گوجه فرنگی بخوابانید.

۹) حواستان باشد که گوشت قرمز را با آب سرد و مرغ را با آب گرم بپزید تا طعم بهتری پیدا کنند. برای پختن هریک عدد مرغ کامل، یک لیوان آب کافی است و شما با افزودن آب بیشتر، فقط طعم مرغ را از بین خواهید برد!

 

 ۷ توصیه برای خوش طعم کردن سبزی ها

۱) بهتر است برخی از سبزی ها مانند هویج، گل کلم، پیاز و گوجه فرنگی را اصلا نپزید. چون این سبزی ها به صورت خام خوشمزه تر هستند. شما می توانید آنها را قطعه قطعه و با کمی آبلیمو طعم دار کنید و کنار ظرف غذایتان بچینید. اگر سفت و سختی هویج برای شما یا کودکتان قابل تحمل نیست، می توانید آن را رنده کنید تا خوردنش آسان تر شود.

۲) هیچ طعم دهنده ای مانند پودر سیر، فلفل سیاه و مقدار بسیار کمی نمک نمی تواند سبزی های شما را خوش طعم کند. افزودن کمی کره، روغن زیتون یا روغن کنجد به سبزی های پخته هم می تواند طعم فوق العاده ای به آنها ببخشد.

۳) هرگز به سبزی هایی که قرار است پخته شوند، آبلیمو یا سرکه اضافه نکنید. این کار باعث تلخ و بدبو شدن آنها می شود. شما می توانید آبلیمو و سرکه را بعد از پخت به سبزی ها اضافه کنید.

برای اینکه ویتامین ها، شکل و بافت سبزی ها از دست نروند و بی طعم نشوند، بهتر است به جای آب?پز کردن یا جوشاندن آنها، از روش بخارپز استفاده کنید.

۴) ذرت، نخودفرنگی، باقلا و لوبیاسبز را بلافاصله بعد از پخت از داخل ظرف خارج کنید تا پوست رویی آنها جدا نشود و ظاهر زشتی پیدا نکنند. در ضمن، افزودن کمی کره، نمک و آویشن می تواند طعم این سبزی ها را بسیار مطلوب تر کند.

۵) اضافه کردن کمی نمک، گردوی آسیاب شده، کره و پونه خشک به سیب زمینی پخته شده، طعم فوق العاده جدیدی را به این خوراکی مفید می دهد.

۶) پختن ساقه کرفس، کنگر و بروکلی با آب مرغ یا آب گوشت باعث خوش طعم شدن این سبزی ها می شود. البته به شرطی که زیاد حرارت نبینند و بعد از پخت هم کمی سرکه بالزامیک به آنها اضافه شود!

 

 ۵ توصیه برای خوش طعم کردن برنج

۱) اگر می خواهید برنج آبکش سفید درست کنید، بهتر است داخل آب در حال جوش برنجتان چند عدد دانه هل یا یک چوب دارچین بیندازید. این طوری هم برنجتان خوش طعم می شود و هم رنگ نمی گیرد.

۲) بهتر است به جای اضافه کردن رب به لوبیاپلو یا سایر پلوهایی که به رب نیاز دارند، از گوجه فرنگی رنده شده یا آب آن استفاده کنید.

۳) همیشه اضافه کردن روغن زیتون، روغن کنجد و کره به برنج می تواند طعم بهتری به آن بدهد. اگر می خواهید ته چین درست کنید، داخل برنج در حال جوش کمی زردچوبه بریزید و پس از آبکش کردن، به برنجتان زعفران بزنید. با این روش هم طعم زعفران حفظ می شود و هم رنگ برنج زردتر خواهد بود.

۴) اگر عادت دارید برنج میهمانی را از یکی، دو روز قبل خیس کنید، حتما داخل آب آن چند عدد دانه هل، برگ بو، برگ پونه یا برگ نعناع تازه بریزید تا برنج خوش طعم تری را جلوی میهمان های تان بگذارید.

 

 


موضوعات مرتبط: اطلاعات عمومی
[ جمعه 17 مرداد 1390 ] [ 14:54 ] [ admin ]

1. خودتان را به اشتباه کردن متعهد کنید. اشتباهات به شما درس‌های مهمی یاد می‌دهد. بزرگترین اشتباهی که می‌توانید مرتکب شوید این است که هیچ کار نکنید چون می‌ترسید که اشتباه کنید. تردید نکنید—به خودتان شک نکنید. مهم این نیست که فرصتی برایتان پیش بیاید یا نه، مهم این است که ریسک کنید. هیچوقت 100% مطمئن نخواهید بود که خوب پیش می‌رود اما نمی‌توانید هم 100% مطمئن باشید که هیچ کار نکردن خوب است! و مهم نیست که نتیجه چه شود، همیشه همانطور که باید تمام می‌شود. یا موفق می‌شوید یا از آن درس می‌گیرید که هر دو آن به نفعتان است. یادتان باشد اگر هیچوقت دست به عمل نزنید، همیشه همان جایی که هستید باقی خواهید ماند.

 

2. کار سختی که دوست دارید را پیدا کنید. اگر می‌توانستم به خودم در 18 سالگی نصیحتی بکنم این بود که انتخاب شغلم را براساس ایده‌ ها، اهداف و توصیه‌های دیگران پایه‌ریزی نکنم. به خودم می‌گفتم رشته ‌ای را به این دلیل انتخاب نکنم که رشته‌ پرطرفداری است یا آنهایی که از آن فارغ‌التحصیل می‌شوند پول بیشتری در می‌آورند. به خودم می‌گفتم که بهترین انتخاب شغلی برای من بر یک نکته مهم و اساسی متکی است: کار سختی که از انجام آن لذت ببرم. تا زمانیکه با خودتان صادق باشید و علایق و ارزش‌هایتان را دنبال کنید، می‌توانید با این عشق به موفقیت برسید. و مهمتر اینکه دوست ندارید چندین سال دیگر متوجه شوید که روز و شبتان را به شغلی می‌گذرانید که هیچ علاقه‌ای به آن ندارید. پس اگر متوجه شدید که از هر ثانیه انجام هر کار سختی بالاترین لذت را می‌برید، دست از آن نکشید. چراکه وقتی روی علایقتان تمرکز کنید، کار سخت دیگر سخت نخواهد بود.

 

3. هر روز برای خودتان وقت، انرژی و پول هزینه کنید. وقتی برای خودتان خرج کنید، هیچوقت نمی‌بازید و به مرور زمان قسمت‌های ناراحت ‌کننده زندگیتان را تغییر خواهید داد. شما محصول چیزهایی هستید که می‌دانید. هرچه وقت، انرژی و پول بیشتری برای دست یافتن به علم و دانش برای خودتان هزینه کنید، کنترل بیشتری روی زندگیتان پیدا خواهید کرد.

 

4. هرازگاهی ایده ‌ها و فرصت‌های جدید را امتحان کنید. ترس طبیعی شما از شکست باعث می‌شود نخواهید چیزهای جدید را امتحان کنید. اما باید این ترس‌ها را کنار بگذارید زیرا داستان زندگی شما از این تجریبات کوچک و خاص ساخته می‌شود. و هرچه تجربیات شما خاص‌تر باشد، داستان زندگیتان جالب‌تر خواهد شد. پس تاجایی که می‌توانید تجربیات جدید به دست آورید و حتماً آن را با دیگران هم درمیان بگذارید.

 

5. وقتی مهارت‌های کاریتان را ارتقاء می‌دهید، روی کمتر، بیشتر تمرکز کنید. مثلاً ورزش کاراته را در نظر بگیرید، کمربند مشکلی خیلی هیجان ‌انگیزتر از کمربند قهوه ‌ای به نظر می‌رسد. اما آیا کمربند قهوه ‌ای هیجان ‌انگیزتر از کمربند قرمز نیست؟ شاید برای خیلی‌ها اینطور نباشد. یادتان باشد جامعه متخصصین را تا اوج بالا می‌برد. این تلاش و زحمت است که اهمیت دارد اما به این شرط که در جهت‌های مختلف پراکنده نشود. پس تمرکزتان را روی یاد گرفتن کارهای کمتر و استاد شدن در آنها باریکتر کنید.

 

6. آدم‌ها نمی‌توانند فکر بخوانند، به آنها بگویید که چه فکری می‌کنید. آدم‌ها هیچوقت نمی‌فهمند چه احساسی دارید مگر اینکه به آنها بگویید. رئیستان؟ بله، او نمی‌داند که آرزوی ترفیع دارید چون به او نگفته ‌اید. دختر زیبایی که دوستش دارید اما چون خجالت می‌کشید تابحال با او حرف نزده‌اید؟ بله، درست حدس زدید؛ بخاطر این روزش را در اختیارتان قرار نمی‌دهد که شما هم روزتان را در اختیار او قرار نداده ‌اید. در زندگی، باید با دیگران ارتباط برقرار کنید. باید دهانتان را باز کرده و با آنها صحبت کنید. باید به آدم‌ها بگویید که به چه فکر می‌کنید، به همین سادگی!

 

7. زود تصمیم بگیرید و زود وارد عمل شوید. اگر شما وارد عمل نشوید یا فرصت‌های جدید را امتحان نکنید، یک نفر دیگر اینکار را خواهد کرد. با نشستن و فکر کردن درمورد آن نمی‌توانید چیزی را تغییر دهید یا پیشرفت کنید. یادتان باشد، بین اینکه بدانید چطور کاری را انجام دهید و واقعاً آن را انجام دهید تفاوت زیادی وجود دارد. علم بدون عمل بی‌فایده است.

 

8. تغییر را قبول کرده و در آغوش بکشید. یک موقعیت بد باشد یا خوب، تغییر می‌کند. روی این می‌توانید حساب کنید. پس تغییر را در آغوش بکشید و بدانید که تغییر به دلیلی رخ می‌دهد. شاید همیشه اول کار ساده و واضح نباشد اما در آخر ارزشش را خواهد داشت.

 

9. درمورد اینکه دیگران درموردتان چه فکری می‌کنند نگران نباشید. در اکثر مواقع اینکه بقیه چه فکری درمورد شما می‌کنند اهمیتی ندارد. وقتی من 18 سالم بود، نظر همکلاسی هایم تاثیر زیادی در تصمیماتم داشت. و گاهی اوقات آنها من را از ایده‌ ها و اهدافی که شدیداً باورشان داشتم، دور می‌کردند. الان می‌فهمم این روش زندگی واقعاً احمقانه بود مخصوصاً وقتی می‌فهمم که تقریباً همه این افراد که ایده ‌هایشان برایم خیلی مهم بود دیگر بخشی از زندگی من نیستند. به جز وقتی که می‌خواهید یک تاثیر اولیه عمیق روی کسی بگذارید (مثلاً در یک مصاحبه شغلی، اولین قرار ملاقات اولیه و از این قبیل)، اجازه ندهید ایده ‌های دیگران سر راهتان قرار گیرد. اینکه آنها چه فکر می‌کنند و درموردتان چه می‌گویند اصلاً اهمیتی ندارد. آنچه مهم است این است که خودتان درمورد خود چه فکر می‌کنید.

 

10. همیشه با خودتان و دیگران صادق باشید. صادق زندگی کردن باعث آرامش فکر است و آرامش‌ فکر واقعاً ‌قیمتی.

11. در دانشگاه با آدم‌های زیادی درمورد کارتان حرف بزنید. رئیس‌ها، همکاران، پروفسورها و اساتید دانشگاه، همکلاسی‌ها، بقیه دانشجویان خارج از دایره اجتماعی شما، استادیارها، دوستان دوستانتان، همه! اما چرا؟ این یعنی شبکه ‌سازی حرفه‌ای. من از وقتی از دانشگاه فارغ‌التحصیل شدم، برای سه کارفرما کار کرده‌ام اما فقط با کارفرمای اول مصاحبه کردم. دو نفر بعدی قبل از اینکه حتی یک مصاحبه رسمی انجام دهم، بنابر توصیه یک مدیر (کسی که چندین سال شبکه حرفه ‌ای من بود) به من کار پیشنهاد کردند. وقتی کارفرماها می‌خواهند کسی را استخدام کنند، اولین کاری که می‌کنند این است که از کسانیکه می‌شناسند می‌پرسند که کسی را می‌شناسند که به درد آن مقام بخورد یا نه. اگر این شبکه حرفه‌ای را زود بسازید، خودتان را خوب جا خواهید انداخت. به مرور زمان، با افراد جدیدی در شبکه حرفه‌ ایتان آشنا می‌شوید و حرف می‌زنید و این افراد فرصت‌های تازه‌ای در اختیارتان قرار خواهند داد.

 

12. هر روز حداقل 10 دقیقه در سکوت بنشینید. از این زمان برای فکر کردن، نقشه کشیدن، برنامه ریختن و خیالپردازی استفاده کنید. تفکر خلاق در سکوت و تنهایی اتفاق می‌افتد. در سکوت می توانید افکارتان را بشنوید، به عمق وجودتان دست پیدا کنید و روی قدم منطقی بعدی زندگیتان تمرکز کنید.

 

13. زیاد سوال بپرسید. بزرگترین ماجراجویی ممکن، توانایی سوال کردن است. گاهی ‌اوقات در این فرایند، خودِ جستجو مهم‌تر از پاسخ‌هاست. پاسخ‌ها از دیگران، از جهان علم و تاریخ و از بینش و خرد عمیق درون خودتان سرچشمه می‌گیرند. این پاسخ‌ها اگر نتوانید سوالات درست را بپرسید هیچ‌وقت به ظاهر نمی‌آیند. درنتیجه، عمل ساده سوال کردن و پرسیدن سوالات درست، پاسخ اصلی است.

 

14. منابعی که در اختیار دارید را کاوش کنید. آدم‌های سالم وقتی یک فرد علیل را می‌بیند که نشانه ‌هایی از شادی احساسی بروز می‌دهد، تعجب می‌کنند. چطور کسی که چنین وضعیت فیزیکی محدودی دارد می‌تواند اینقدر شاد باشد؟ پاسخ در این است که چطور از منابعی که در اختیار دارند استفاده می‌کنند. استیو واندر نمی‌توانست ببیند، به همین دلیل از حس شنوایی خود برای موسیقی استفاده کرد و الان 25 جایزه بین ‌المللی از آنِ اوست.

 

15. پایین ‌تر از سطح معیشتتان زندگی کنید. یک زندگی راحت داشته باشید، نه یک زندگی تظاهری. برای تحت ‌تاثیر قرار دادن دیگران خرج اضافی نکنید. طوری زندگی نکنید که خودتان را گول بزنید که ثروت با اموال مادی سنجیده می‌شود. پولتان را عاقلانه مدیریت کنید تا پولتان شما را مدیریت نکند.

 

16. به دیگران احترام بگذارید و به آن‌ها حسی خوب منتقل کنید. در زندگی و کار، اینکه چقدر حرف می‌زنید مهم نیست، اینکه چطور باعث می‌شوید دیگران شاد شوند اهمیت دارد. به بزرگترها و کوچکترهایتان و همه آدم‌هایی که شایسته احترامند احترام بگذارید. با همه با همان سطح احترامی که با پدربزرگتان برخورد می‌کنید و با همان میزان صبری که برای برادر کوچکترتان صرف می‌کنید رفتار کنید.

 

17. در هر کاری بهترین باشید. اگر قرار نیست کاری را درست انجام دهید اصلاً چه دلیلی دارد آن را انجام دهید. در کار و در تفریحاتتان بهترین باشید. برای خودتان یک اعتبار ایجاد کنید، اعتبار انجام فوق ‌العاده هر کار.

 

18. کسی باشید که برای آن زاده شده‌اید. باید از قلبتان پیروی کنید و کسی شوید که قرار بوده بشوید. بعضی از ما زاده شده‌اید که موسیقیدان شویم. بعضی از ما شاعر به دنیا آمده‌ایم و بعضی دیگر به دنیا آمده‌ایم که تجارت کنیم. هرکاری که تصمیم می‌گیرید دنبال کنید را باید در همه نسوخ بدنتان حس کنید. زندگیتان برای برآوردن آمال و آرزوهای دیگران تلف نکنید.

 


موضوعات مرتبط: اطلاعات عمومی
[ دو شنبه 21 تير 1390 ] [ 15:55 ] [ admin ]


افسردگي و راه هاي بيرون رفت از آن

افـسردگي اختلالي است كه قادراست افكار،خلق وخو،احـساسات،رفـتــار، سلامتي جسماني و روحي شماراتحـت الشـــعاع قراردهد. هرانساني درمقاطع خاصي از زنـدگي خود به افسردگي دچارميگردد.

نشانه ها و علايم افسردگي عبارتند از:

* غم و اندوه پايدار، اظطراب، احساس پوچي.
* احــساس نا اميدي و بدبيني- احساس گناه، احسـاس بي ارزشي و در ماندگي - احساس تيره بختي.
* كاهش سطح انرژي و احساس خستگي.
* دشواري در تمركز، ياد آوري و تصميم گيري-عدم توانايي در انديشيدن.
* بي خوابي و يا افزايش ميزان خواب.
* از دست دادن اشتها و كاهش وزن - يا پر خوري و افزايش وزن.
* عدم تمايل به ملاقات با ديگران - يا وحشت از تنها ماندن - حضور يافتن در فعاليتهاي اجتماعي دشوار و غير ممكن ميگردد.
* احساس بي ارزش بودن و نا عادلانه بودن زندگي- احساس شكست- احساس سربار بودن.
* از دست دادن علاقه و ميل به فعاليتهاي معمولي در زندگي و يا سرگرميهايي كه پيشتر براي فرد لذت بخش بوده اند.
* بيقراري و بيتابي - زود رنجي و تحريك پذيري- و يا كند شدن حركات و واكنشها- بي تفاوتي.
* افت اعتماد بنفس - سرزنش مدام خود - نگراني از گذشته و آينده.
* مشكلات جسماني كه معمولا به دارو جواب نميدهند مانند: خارش بدن - تاري ديد -تعريق شديد- خشكي دهان- مشكلات گوارشي (يبوست، اسهال - سوء هاضمه)-سردرد - كمردرد.
* افكار صدمه زدن به خود و يا ديگران - افكار خود كشي.
علل پديد آمدن افسردگي
علل پديد آمدن افسردگي نيز گوناگون ميباشد:
* وراثت.
* محيط هاي نا ايمن و خطرناك مانند: آلودگي هوا و آب.
* محيطهاي آشفته مانند: خشونت در خانه و روابط.
* درگذشت همسر، فرزند، والدين و دوستان.
* ضربه هاي روحي شديد در كودكي و يا بزرگسالي.
* از دست دادن حمايتهاي اجتماعي در پي طلاق، دوري از دوستان، قطع رابطه، از دست دادن شغل.
* شرايط ناسالم اجتماعي مانند: فقر، بي خانماني و خشونت در جامعه.
* بيماريهاي مزمن مانند سرطان، ديابت و ايدز.
* شكست و ناكاميها-تجارب ناخوشايند.
* تغييرات هورموني - اختلال در تعادل انتقال دهنده هاي عصبي همچون سروتونين.
* در اثر مصرف برخي داروها مانند داروهاي خواب آور، ضد بارداري و كاهنده فشار خون بالا.
* استفاده از الكل، مواد مخدر و ديگر داروها.
* تغذيه نامناسب مانند كمبود فولات و ويتامين B1 و يا مصرف زياد مواد قندي و ….
* ضعف شخصيت، اعتماد بنفش پايين، بد بيني و هم وابستگيها.
* استرس .
* الگوي تفكرات منفي.
* عدم تحرك بدني و نداشتن تفريح و سرگرمي.
* انزوا و گوشه گيري.



انواع افسردگي، روشهاي غلبه بر افسردگي :

1. افسردگي اساسي : اين نوع افسردگي اختلال در خلق ميباشد كه معمولا 2 هفته بطول مي انجامد. احساس دلتنگي و حزن مفرط و از دست دادن ميل و لذت از فعاليتهاي دلپذيرو احساس گناه و بي ارزشي از نشانه هاي آن ميباشد. اين نوع افسردگي خطرناك بوده و ميتواند به خود كشي منجر گردد.

2. افسردگي مزمن : شدت علايم آن از افسردگي اساسي كمتر بوده اما دوره آن طولاني و ممكن است و 2 الي 5 سال بطول انجامد. علايم آن معمولا ناتوان كننده نميباشد اما در عملكرد مناسب و احساس خوشايندي فرد تاثير گذار است.

3. اختلال در سازگاري : هرگاه انسان عزيزي را از دست ميدهد، شغلش را از دست داده و يا تغيير ميدهد، و يا آگاه ميگردد كه بيماري لاعلاجي دارد كاملا طبيعي است كه احساس استرس، اندوه و خشم ميكند. اما در نهايت امر افراد خود را با شرايط پديد آمده وفق ميدهند. اما برخي قادر به چنين عملي نميباشند. هنگامي كه واكنش فرد به يك موقعيت و يا حادثه سبب افسردگي در وي ميگردد به آن اختلال در سازگاري ميگويند.

4. اختلال دو قطبي : به تغييرات غير قابل پيش بيني خلق از شيدايي تا افسردگي اختلال دو قطبي ميگويند. در يك زمان فرد رفتار برونگرايي مفرط، پر حرفي، خود بزرگ بين از خود بروز ميدهد و در دوره اي ديگر افسرده ميگردد

5. افسردگي فصلي : اين نو ع افسردگي معمولا در زمستان شيوع مي يابد. علت آن كاهش تابش نور خورشيد است.اين افسردگي سبب سردرد، تحريك پذيري و كاهش سطح انرژي ميگردد.



غلبه بر افسردگي

1. براي خود اهداف قابل دسترس تعيين كنيد.

2. تنها به ميزان معقول و در حد توان خود مسئوليت بعهده بگيريد.

3. كارها، اهداف و وظايف بزرگ را به بخشهاي كوچك تقسيم كنيد.

4. مديريت زمان و الويت بندي را فراموش نكنيد.

5. مدتي از وقت خود را با ديگران و يك دوست صميمي سپري كنيد. سعي كنيد فردي را در زندگي بيابيد كه بتوانيد به وي اعتماد كرده و با وي درد دل كنيد.

6. به سرگرميهايي كه علاقه داريد بپردازيد.

7. ورزش كنيد و فعاليت بدني منظم داشته باشيد.

8. تا بر طرف شدن آثار افسردگي تصميمات مهم و حياتي خود را به تعويق اندازيد.

9. به خاطر داشته باشيد كه بهبودي خلق افسرده زمانبر و تدريجي ميباشد انتظار معجزه نداشته باشيد.

10. از افراد غير حامي و منتقد اجتناب كنيد.

11. به دوستان و خانواده خود اجازه دهيد در روند بهبودي به شما كمك كنند.

12. افكار مثبت را جايگزين افكار منفي گردانيد.

13. به خاطر داشته باشيد كه زندگي بطور ذاتي مبهم و نامشخص بوده و در بسياري ازشرايط تنها يك پاسخ واحد مشكل گشا نخواهد بود.زندگي مملو از احتمالات است.

14. شما بايد بياموزيد چگونه ميان اموري كه شما مسئول آنها ميباشيد و يا نميباشيد تفاوت قائل گرديد. معمولا افراد كنترولي كه بر شرايط دارند را كمتر و يا بيشتر از آنچه هست بر آورد ميكنند.اموري كه شما مسئوليتي در قبال آن نداريد و يا خارج از كنترول شماست به حال خود بگذاريد.

15. شما بايد قادر باشيد ميان موقعيتهايي كه ارزش شما بايد بر اساس موفقيتهاي شما تعيين گردند و ديگر موقعيتها تفاوت قائل گرديد.

16. شما بايد بياموزيد كه چه زمان بايد با احساسات خود ارتباط برقرار كرده و چه زمان از آنها فاصله بگيريد.

17. شما بايد بياموزيد كه چه هنگام بايد بر زمان حال تمركز كنيد و چه هنگام به زمان آينده.

18. خوشبختي و نيل به شادي در زندگي هدف نامعقولي نيست اما شما بايد ابتدا مفهوم خوشبختي را براي خود معنا كرده و سپس با برنامه ريزي و ايجاد سلسه مراتب و پيروي از آنها به خوشبختي مطلوب خود دست يابيد.

19. شما بايد قادر باشيد كه ميان احساسات دروني خود و واقعيتهاي عيني تفاوت قائل گرديد.

20. شما بايد قادر باشيد تا با ديگران رابطه برقرار كنيد.

21. اعتماد بنفس خود را افزايش دهيد.

22. وابستگي خود را به دنياي خارج كاهش دهيد

.23به خاطر داشته باشيد هيچ فرد ديگر ي جز خود شما مسئول شادي شما نميباشد.



اعتماد بنفس

عـزت نــفس و اعــتماد بنفس بنيادي ترين بخش شخصيت يـك فرد مي بـاشـد كه در تمام جوانب زندگي فرد خود را به نـحـوي متـظـاهــر مي سازد. اعتماد بنفس سالم و بالا يك ضرورت حـيـاتي و مـطـلق بـــراي هر فردي ميباشد. اعتماد بنفس را ميتوان چنين تعريف كرد:

* باور و اعتقادي كه فرد نسبت به خود دارا ميباشد.
* شناخت ارزش و اهميت خويش-داشتن اعتماد و رضايت از خويش.
* توانايي برخورد و كنارآمدن با چالشهاي اساسي زندگي.
* تـوانـايـــي ارزيابي درست و دقيق خويش-پذيرش خويش و ارزش نهادن به خود بدون هيچگونه قيد و شرطي.
* توانايي شناخت و پذيرش نقاط ضعف و قـوت و محدوديت هاي خويش. افرادي كه از اعتماد بنفس پاييني برخوردار ميباشند داراي خصوصيات زير هستند:
* مرتبا خودشان را مورد انتقاد و سرزنش قرار ميدهند.
* هنگام صحبت كردن در چشمان فرد مقابل خود هنگام نگاه نميكنند. با سر پايين و قدمهاي آهسته قدم بر ميدارند.
* در پذيرش تعريف و تمجيدها و تعارفاتي كه به آنان ميشود مشكل دارند (تصور ميكنند سزاوار آنها نبوده و يا ديگران در صدد تمسخر آنها ميباشند).
* معمولا احساس ميكنند قرباني رفتار ديگران هستند.
* احساس تنهايي ميكنند حتي زماني كه در يك جمع قرار دارند.
* در درون خود احساس خلاء و پوچي ميكنند.
* احساس ميكنند با ديگران تفاوت دارند.
* احساس افسردگي، گناه و شرمساري دارند.
* نسبت به تواناييهاي خود براي رسيدن به موفقيت ترديد دارند. عدم خودباوري.
* از موقعيتهاي نو و جديد مي هراسند.
* از شكست وموفقيت مي هراسند.
* مرتبا سعي در راضي نگاهداشتن ديگران دارند.
* دچار هراس اجتماعي ميباشند.
* قادر به مديريت زمان خود نميباشند.
* عادت به پشت گوش انداختن كارها دارند.
* در مقابل انتقاد، اظهار نظر و سرزنشهاي ديگران (خواه واقعي، خواه واهي) بسيار آسيب پذير ميباشند.
* از ابراز عقايد و احساسات خود خودداري ميكنند زيرا از چگونگي واكنش ديگران هراس دارند.
* خود را درگير مواد مخدر و يا روابط مخرب ميكنند.
* از تعيين يك هدف مشخص و پيروي از آن عاجز ميباشند.
* قادر به بيان خواسته ها و نيازهاي خويش نميباشند.
* معمولا عصباني و پرخاش گر ميباشند.
* ارزيابي غير واقعي از خود دارند.
* تحمل عيب و كاستي را نداشته و كمالگرا ميباشند.
* احساس خوب آنها وابسته به عوامل خارجي اعم از وقايع روزانه و يا نوع رفتار ديگران با آنها دارد.
* وابستگي هيجاني دارند: براي دستيابي به يك احساس خوشايند به دنياي خارج خود وابسته ميباشند. مانند:
وابستگي به مواد: مانند غذا، دواها، الكل مواد مخدر به منظور پر كردن خلاء دروني خود و تسكين دردهايشان. وابستگي به رفتارها: مانند خرج كردن پول، قمار بازي و تماشاي تلويزيون. به منظور پر كردن خلاء دروني و تسكين دردهايشان. وابستگي به مال: براي تعيين ميزان ارزش و شايستگي خود به پول و مال وابسته هستند. وابستگي عاطفي : براي داشتن حس ارزشمندي، شايستگي و امنيت به توجه، پذيرش و تائيد فرد ديگري (معشوق خود) وابسته ميباشند.



اعتماد بنفس واقعي

اعتماد بنفس حقيقي يك حس دروني مي باشد بدون وابستگي به جهان خارج، رويدادها، موفقيتها، شكستها و افراد ديگر. اما عزت نفس و اعتماد بنفس واقعي بسيار نادر و ناياب ميباشد زيرا اغلب اعتماد بنفسها كاذب و نقابي براي پنهان سازي اعتماد بنفس پايين ميباشد. اعتماد بنفسهاي غير واقعي را ميتوان در موارد زير يافت:

*اعتماد بنفسهاي كاذب: اينگونه اعتماد بنفسها وابسته و زود گذر ميباشند.مانند اعتماد بنفسهايي كه به جهت ثروت،شهرت،محبوبيت،به تن داشتن لباسهاي فاخر،قدرت و زيبايي ظاهر در افراد نمود مي يابند كه همگي كاذب بوده و ارتباطي به ماهيت واقعي فرد ندارند.
* گستاخي: معمولا مردم افراد پر رو و گستاخ را با افراد با اعتماد بنفس بالا اشتباه ميگيرند.اما پررويي نيز يك نوع نقاب براي استتار بي كفايتي و اعتماد بنفس پايين ميباشد.
* متظاهرها: اينگونه افراد خود را با اعتماد بنفس، شاد، موفق و شكست ناپذير نشان ميدهند. اما از درون احساس پوچي و خلاء كرده و از شكست بسيار هراسانند.

همچنين اعتماد بنفس به مفهوم برتري داشتن، تكبر وخود بيني نميباشد زيرا اين خصوصيات رفتاري از اعتماد بنفس پايين نشات ميگيرند. اعتماد بنفس شما نبايد يك پديده مقايسه اي و رقابتي باشد زيرا در اين هنگام شما خود را در معرض احتياج و وابستگي به پذيرش ديگران قرار خواهيد داد كه با اعتماد بنفس واقعي و ناب منافات دارد. افراد با اعتماد بنفس بالا نيازي به پذيرش، موافقت، تائيد، تشويق و دلگرمي ديگران ندارند. همچنين اعتماد بنفس بالا اينگونه نيست كه شما را از هر گونه ترديد، ياس ونگراني مصون بدارد بلكه تنها تحمل و غلبه بر آنها را براي شما آسانتر ميسازد.



خصوصيات افراد

* برخوردار از مركز كنترول دروني: غم و شادي آنان وابسته به عوامل خارجي نيست.
* از لحاظ جسماني، احساسي، ذهني و معنوي از خود مراقبت ميكنند.
* ميانه روي را در افكار، احساسات و رفتارهاي خويش حفظ ميكنند.
* قادر به پذيرش و پند گيري از اشتباهات خود ميباشند. قادر به بيان جمله "من اشتباه كردم" ميباشند.
* توانايي بخشش اشتباهات خود و ديگران را دارند.
* مسئوليت اداره زندگي خود را بعهده ميگيرند.
* تفاوتهاي فردي ميان افراد را ارج مينهند.
* به نقطه نظرات ديگران گوش ميدهند.
* همواره مسئوليت ادراكات، احساسات و واكنشهاي خود را بعهده گرفته و هيچگاه آنها را فرافكني نميكنند.
* از نقاط ضعف و قوت خود آگاهي دارند.
* همواره در حال پيشرفت و ترقي بوده و از ريسكهاي مثبت در زندگي بيم ندارند.
* داراي اعتماد بنفس و خود باوري بوده و به خود ارج ميدهند.
* اعتماد بنفس آنان بدور از خودبيني و غرور ميباشد.
* از آنكه مورد انتقاد قرار گيرند نمي هراسند.
* هنگامي كه از آنان پرسشي ميگردد حالت تدافعي بخود نميگيرند.
* در برابر موانع و مشكلات به آساني تسليم نميگردند.
* نيازي به تحقير و تمسخر ديگران ندارند.
* از آنكه در كاري شكست بخورند ويا در حضور ديگران نادان بنظر برسند ابايي ندارند.
* هيچگاه خود را مورد انتقاد و سرزنش مخرب و شديد قرار نميدهد.
* توانايي خنديدن به خود و زياد جدي نگرفتن خود را دارند.
* به خويشتن و توانايي خودشان ايمان و اعتماد دارند.
* به تصميم گيري هايشان اعتماد دارند.
* باور دارند كه فردي با ارزش، با قابليت، دوست داشتني، پذيرفتني و مهم ميباشند.
* نيازي به كمالگرايي ندارند.
* هيچگاه خودشان را با ديگران مقايسه نميكنند.
* از آنكه ديگران چگونه نسبت به آنان مي انديشند واهمه و نگراني ندارند.
* نيازي به اثبات و توجيه افكار و عقايد خود به ديگران ندارند.



چگونه اعتماد بنفس خود را افزايش دهيد

* آگاه باشيد كه ارزش شما به عنوان يك انسان بستگي به داشتن وزن ايده آل، زيركترين و باهوشترين بودن، مشهوربودن، محبوب ترين بودن، سريع ترين بودن، بالاترين نمره و يا رتبه را داشتن، شوخ طبع ترين بودن، خوش لباس ترين بودن، بهترين خانه و ماشين را داشتن و بهترين دوستها را داشتن نبوده و تنها به خودتان بستگي دارد.
* توانايي ها، استعدادها و موفقيتهاي خود را جشن بگيريد.
* خود را به خاطر اشتباهاتي كه مرتكب گشته ايد عفو كنيد.
* بروي نقاط ضعف خود تمركز نكنيد. هر انساني نقاط ضعف خاص خود را دارد.
* با حقوق فردي خود آشنا شده و از آنها پيروي كنيد.
* از تحقير و سرزنش خود دوري كرده و مثبت انديشي را فرا گيريد.
* خود را بر اساس يك سري استانداردهاي منطقي و دور از دسترس مورد قضاوت قرار ندهيد.
* ياد بگيريد كه شما يك انسان منحصر بفرد بوده و تنها خود شما مسئول تصميم گيريهاي زندگيتان ميباشيد.
* بياموزيد كه با پشتكار و سماجت قادر خواهيد بود به موفقيت دست يابيد.
* بياموزيد كه شما نيازي به تلاش بي وقفه براي كامل گشتن نداريد.
* خودتان تعيين كننده مفهوم موفقيت باشيد.

 


موضوعات مرتبط: اطلاعات عمومی
برچسب‌ها: افسردگی
[ یک شنبه 2 تير 1390 ] [ 19:31 ] [ admin ]

9 نشانه شادي در زندگي



نظر شما راجع به خودتان چيست؟ آيا انسان شادي هستيد يا اينکه فکر مي کنيد شادي به اندازه کافي در زندگي تان وجود ندارد؟ مطالعه ها نشان مي دهند که شاد بودن آدم ها ارثي نيست و اين محيط زندگي و شرايط آنهاست که مي تواند در روحيه شان تاثيرگذار باشد...
از طرفي، گاهي شادي و خوشي به اندازه کافي در زندگي مان وجود دارد و ما نمي توانيم يا نمي خواهيم آنها را ببينيم. يک ضرب المثل اسپانيولي مي گويد که خوشي پنهان، شمع خاموش شده است. يعني به محض اينکه خود فرد اراده کند، مي تواند از گرماي آن بهره ببرد به شرط آنکه بخواهد! ما در اينجا ? علامت را که نشان دهنده وجود شادي در زندگي افراد است به شما معرفي مي کنيم و اگر اين نشانه ها در زندگي شما وجود داشته باشند يعني اينکه زندگي خوب و شادي داريد و بيخود داريد به عالم و آدم غر مي زنيد.



1) اگر دانش آموز خنداني بوده ايد...

همين الان بلند شويد و به سراغ آلبوم هايتان برويد و يکي دو تا از عکس هاي دوران دبيرستان را پيدا کنيد. حالت چهره تان چگونه است؟ خوشحال و خندان يا بداخلاق و اخمو؟! تحقيق ها ثابت کرده اند که افرادي که در عکس هاي دوران دبيرستان يا حتي دانشجويي شان، لبخند به لب دارند، ? برابر کمتر از همکلاسي هاي اخمو يا بي تفاوت شان طلاق مي گيرند و زندگي شادتر و پايدارتري نسبت به آنها دارند. ضمن اينکه افراد خنده رو، بيشتر مورد توجه سايرين هستند و انرژي مثبت آنها باعث مي شود که همسراني خوش خنده و مهربان داشته باشند.



2) اگر خواهر داريد...

افرادي که حداقل يک خواهر دارند، اجتماعي تر هستند، خوش بين اند و از توانايي هايشان آگاه ترند و بيشتر از آنها استفاده مي کنند. اين يک نظر فمينيستي نيست، بلکه نتايج سال ها تحقيق محققان انگليسي است که به تازگي منتشر شده است. اصلا اگر خودتان هم دقت کنيد به اين نتيجه مي رسيد که وجود دختر در خانواده، باعث تلطيف محيط زندگي مي شود و خانواده هايي که چند پسر دارند، معمولا روابط خشک و سردي بينشان حاکم است و شايد اين موضوع به خاطر طبع خشن تر پسرها نسبت به دخترها باشد.



3) اگر به تلويزيون نمي چسبيد...

محققان دانشگاه مريلند، ?? هزار آمريکايي را طي ?? سال مورد بررسي قرار دادند و به اين نتيجه رسيدند که افراد شاد، کمتر از 30 درصد از وقتشان را در روز به تماشاي تلويزيون اختصاص مي دهند، آنها مي گويند که شادترها، بيشتر ورزش مي کنند، وقت شان را با خانواده شان مي گذرانند، مطالعه مي کنند و به فکر سلامت خود هستند و همه اين کارها باعث مي شود که آنها کمتر تلويزيون تماشا کنند.



4) اگر سوغاتي هايتان را جلوي چشم مي گذاريد...

دکتر سوبخاليو بوميرسکي، استاد روان شناسي دانشگاه کاليفرنيا مي گويد: «افراد شاد، سوغاتي ها و عکس هاي يادگاريشان را بيشتر در معرض ديد قرار مي دهند تا خاطره روزهاي خوش، هر روز برايشان تکرار شود و بتوانند در اولين فرصت، دوباره آن روزهاي خوش را با کساني که دوستشان دارند، تکرار کنند.»



5) اگر ورزش مي کنيد...

محققان دانمارکي مي گويند که کساني که زياد ورزش مي کنند، کمتر دچار استرس مي شوند و بيشتر از زندگيشان لذت مي برند. در عوض، افراد بي حال و حوصله و آنهايي که اهل ورزش کردن نيستند، ?? درصد بيشتر از سايرين استرس مي گيرند و از زندگي خودشان هم راضي نيستند. براي اضافه کردن مقدار بيشتري شادي به زندگي تان، کافي است که روزانه ?? تا ?? دقيقه ورزش کنيد.



6) اگر عاشق هستيد...

پژوهشگران انگليسي معتقدند که اسير بودن در دام عشق مي تواند شادي بيشتري را نصيب افراد کند. آنها مي گويند که يک زوج عاشق، 30 درصد شادتر از ساير افراد جامعه هستند و اين امر تنها به دليل اين است که آنها هر کاري را براي جلب رضايت و به دست آوردن آرامش طرف مقابل شان انجام مي دهند.



7) اگر وقت تان را با آدم هاي شاد مي گذرانيد...

برقرار کردن يک رابطه با همسايه اي خوش بين، دوستي اميدوار يا همکاري خنده رو مي تواند تاثير بسيار مثبتي روي روحيه شما داشته باشد. حالا هر چقدر صميميت و رفت و آمد شما با اين گونه افراد بيشتر باشد، اوقات شادتري را هم در زندگي سپري خواهيد کرد. مثلا اگر نصف روزتان را با افراد شاد بگذرانيد، 50 درصد و اگر يک سوم از وقت تان را با آنها باشيد، 30 درصد شادتر از روزهاي قبل خواهيد بود.



8) اگر اهل قهوه يا چاي گرميد...

محققان آمريکايي مي گويند که آرامش رواني، شادي فيزيکي را به دنبال دارد. آنها رفع خستگي با نوشيدن يک ليوان شکلات، قهوه يا چاي گرم را راهي براي رسيدن به آرامش و شادي پس از يک روز کاري سخت مي دانند.



9) اگر 2 دوست صميمي داريد...

کساني که حداقل 2 دوست صميمي دارند، بسيار شادتر از ساير افراد هستند و زندگي زناشويي موفق تري را هم تجربه مي کنند. دليل اين ادعا هم نتايج تحقيق هايي است که انگليسي ها روي بيش از 200 زوج انجام داده اند و طي اين تحقيق ها به اين نتيجه رسيدند که درددل و مشورت کردن با دوستان صميمي باعث آرامش رواني افراد مي شود و به آنها در تصميم گيري درست کمک مي کند. شايد به همين خاطر باشد که چيني ها مي گويند: «دوستان مهربان از برادران نامهربان بهترند!»

 


موضوعات مرتبط: اطلاعات عمومی
[ یک شنبه 1 خرداد 1390 ] [ 19:27 ] [ admin ]

ده توصيه ي دوستانه ي يک آدم افسرده



1) مدرسه رفتن بي فايده است چون اگه باهوش باشي معلم وقت تو رو تلف
ميکنه اگه خنگ باشي تو وقت معلمو.


2) دنبال پول دويدن بي فايده است چون اگه بهش نرسي از بقيه بدت مياد اگه
بهش برسي بقيه از تو.


3) عاشق شدن بيفايده است چون يا تو دل اونو ميشکني يا اون دل تورو يا
دنيا دل هردوتونو.


4) ازدواج کردن بي فايده است چون قبل از 30 سالگي زوده بعد از 30 سالگي
دير.


5) بچه دار شدن بي فايده است چون يا خوب از آب در مياد که از دست بقيه به
عذابه يا بد از آب در مياد که بقيه از دستش به عذابن.


6) پيک نيک رفتن بي فايده است چون يا بد ميگذره که از همون اول حرص
ميخوري يا خوش ميگذره که موقع برگشتن غصه ميخوري.


7) رفاقت با ديگران بي فايده است چون يا از تو بهترن که نميخوان دنبالشون
باشي يا ازشون بهتري که نميخواي دنبالت باشن.


8) دنبال شهرت رفتن بيفايده است چون تا مشهور نشدي بايد زير پاي بقيه رو
خالي کني ولي وقتي شدي بقيه زير پاي تو رو خالي ميکنن.


9) انقلاب کردن بي فايده است چون يا شکست ميخوري و دشمن اعدامت ميکنه يا
پيروز ميشي و دوست اعدامت ميکنه.


10) وبلاگ نويسي بي فايده است چون يا خوب مينويسي که مطلبتو ميدزدن و حرص
ميخوري يا بد مينويسي که مطلبتو نميخونن و حرص ميخوري.(البته در هر دوحال
فحشو ميخوري :)

 


موضوعات مرتبط: اطلاعات عمومی
[ یک شنبه 31 خرداد 1390 ] [ 19:25 ] [ admin ]

عادات اصلي براي رفتن به سمت موفقيت


براي رسيدن به موفقيت، چه کارهايي را به‌ طور مداوم انجام مي‌دهيد؟

اجازه بدهيد اول ببينيم عادت چيست. تحقيقات نشان مي‌دهد که چهار مانع وجود دارد که جلوي استفاده کامل از توانايي ‌هايمان را مي‌گيرد:

عادات، رفتارها، اعتقادات و انتظارات.

عادات الگوهاي رفتاري هستند که در اثر تکرار منظم و پايدار به وجود آمده ‌اند، معمولاً به‌طور ناخودآگاه و بدون فکر کردن هوشيارانه به انجام آن اجرا مي‌شوند. رفتار عادتي افراد گاهي ‌اوقات قابل تشخيص نيست زيرا تحليل از خود در کارهاي روزمره غيرضروري به نظر مي‌رسد. خوگيري روشي بسيار ساده از يادگيري است که در آن موجود پس از دوره ‌اي قرارگيري در معرض محرک، دست از واکنش دادن به آن محرک برمي‌دارد. عادات گاهي ‌اوقات اجباري هستند.



عادت‌ها لازمه زندگي هستند. آنها به ما کمک مي‌کنند نظم و برنامه زندگيمان را حفظ کنيم. لزوماً بد يا خوب نيستند، همان چيزي هستند که هستند. وقتي هدفي تعيين مي‌کنيد، آن زمان است که تعيين مي‌کنيد عادتي شما را به سمت آن هدف مي‌برد يا از آن دورتان مي‌کند.



رفتاري که انتخاب مي‌کنيد، زندگي و کاري که داريد را مي‌سازد.

اين را در نظر بگيريد – 5 فعاليت هستند که من به طور معمول انجام مي‌دهم که مرا به سمت موفقيت مي‌کشاند.

يکي اينکه ورزش مي‌کنم.

انتخاب ‌هاي غذايي سالم دارم.

8 ساعت در شبانه ‌روز مي‌خوابم.

با افراد مثبت وقت مي‌گذرانم.

به‌ طور مرتب با ديگران تلفني حرف مي‌زنم.



5 فعاليتي که شما به ‌طور مرتب انجام مي‌دهيم و شما را به سمت موفقيت هدايت مي‌کند چيستند؟

وقتي به کارتان فکر مي‌کنيد، کجا بيش از حد توانتان است؟ (مثلاً من ترجيح مي‌‌ دهم همه کارها را خودم انجام دهم تااينکه از کسي بخواهم به من کمک کند. يا وقتي روي چيزي کار نمي‌کنم احساس گناه مي‌کنم).



چه عادتي را مي‌توانيد همين امروز ترک کنيد تا سطح موفقيتتان بالاتر رود؟

اين عادت چه تغييري در کارتان ايجاد مي‌کند؟

عادات – "وقتي از قبل به آن فکر شود بسيار سخت و وقتي انجام شود آسان است!" – رابرت ام پيرسيگ



ترک يک عادت چه مدت طول مي‌کشد؟

بعضي مي‌گويند 21 روز يا 4-3 هفته. اگر مي‌خواهيد چند تغيير کوچک در کارتان ايجاد کنيد، خيي خوب است. در زير به نمونه‌هايي از عاداتي اشاره مي‌کنيم که لزوماً شما را به سمت هدفتان هدايت نمي‌کنند.

دير رسيدن سر قرارهاي کاري.

روي هم تلنبار کردن کارهاي کاغذي روي ميز ناهارخوري.

وقتي با يک مشتري احتمالي ناهار صرف مي‌کنيد به تلفن همراهتان پاسخ دهيد.

کار کردن ساعت‌هاي متمادي و داشتن انتخاب‌هاي غذايي بد.

بردن کارتان به هر جا که مي‌رويد.

به جاي اينکه بيدار شويد و ورزش کنيد، 5 دقيقه بيشتر بخوابيد.

رفتن به يک گردهمايي و حرف زدن فقط با کساني که مي‌شناسيد.

کشيدن چک بي ‌محل.

حالا نوبت شماست. ليستي از 10 عادتي که مي‌دانيد الان چندان به نفعتان نيست تهيه کنيد.

عاداتي که يادداشت کرديد را در نظر بگيريد. اين عادت‌ها اگر "اصلاح شوند"، "تغيير کنند" و يا مثبت‌تر شوند چطور مي‌شود؟ هر عادت را تک‌تک در نظر بگيريد و شکل مثبت آن را يادداشت کنيد.

(مثلاً از ليست بالا: به‌جاي دير رسيدن سر قرارهاي کاري – آنها را به شکل مثبت تغيير مي‌دهيم: متعهد شويم که هميشه 5 دقيقه زودتر از وقت قرار در محل حاضر شويم.)

يک روز جمعه زني داشت براي شام استيک درست مي‌کرد. همانطور که هميشه در گذشته اينکار را مي‌کرد، قبل از اينکه گوشت را داخل ماهيتابه بيندازد دو سر آن را بريد. شوهرش از او سوال کردن که چرا اينکار را کرده است و زن گفت که مادرم هم هميشه دو سر گوشت را مي‌بريد.

دفعه بعدي که مرد مادرزنش را ديد از او پرسيد که چرا هميشه قبل از انداختن گوشت در ماهيتابه دو سر آن را مي‌بريده است و او هم گفت که چون مادرش هميشه اينکار را مي‌کرده است.

وقتي شوهر مادربزرگ زنش را ديد آن سوال را از او هم پرسيد و مادربزرگ نگاهي به او انداخت و گفت چون فقط اينطور گوشت داخل ماهيتابه‌اش جا مي‌شده است.

چندبار تابحال شده که کاري را فقط به دليل اينکه ديده‌ايم يک نفر ديگر انجام مي‌دهد انجام داده‌ايم؟ بعضي‌اوقات لازم است از خودمان بپرسيم چرا فلان کار را اينطوري انجام مي‌دهيم. هميشه راه‌هاي ساده‌تر ديگري هم براي انجام يک کار خاص وجود دارد.



نتيجه:

راه به سمت موفقيت اصلاً پيچيده نيست – خيلي هم ساده است. با طرز فکر کردن شما شروع مي‌شود – با رويکري مشخص و واضح از چيزي که مي‌خواهيد و ايجاد عادات روزانه که شما را به آن هدف نزديکتر کند.

مي‌بينيد، عادت‌ها خوب يا بد نيستند. فقط به اين بستگي دارند که مي‌توانند شما را به هدفتان نزديک کنند يا نه. شما راننده هستيد و کنترل و مسئوليت همه چيز دست خودتان است!


 


موضوعات مرتبط: اطلاعات عمومی
[ یک شنبه 30 خرداد 1390 ] [ 19:24 ] [ admin ]

طالع بيني ازدواج ها ماه ها با هم !!


پيوند زناشويي فروردين با ساير ماه ها
-------------------------------

فروردين با فروردين : ( خوب ) سازگاري مثبت واقع بيني و آگاهي به صفات مثبت يکديگر
فروردين با ارديبهشت: (متوسط) خودپسندي و ميل به حاکميت از ويژگي هاي مشترکشان مي باشد
فروردين با خرداد : (بد ) پر جنب و جوش بي قرار تنوع طلب و سرکش
فروردين با تير : ( متوسط ) برون گرا ايده آليست امکان مشکل وجود دارد
فروردين با مرداد : (خوب ) پيوند موفقي خواهد بود چون هماهنگي وجود دارد
فروردين با شهريور : ( بد ) يکي پاک سرشت و انسان دوست ديگري جسور و جاه طلب
فروردين با مهر : ( بسيار خوب ) افرادي منصف و معتقد به تساوي حقوق زن و مرد
فروردين با آبان : ( بد ) آزاديخواه سلطه گر خواهان تنهايي و درون گرا
فروردين با آذر : ( عالي ) کم ترين اختلاف و هياهو از مشخصات بارزشان است
فروردين با دي : (بد ) تفاهم چنداني با هم ندارند مرموز و محافظه کار مي باشند
فروردين با بهمن : ( بد ) سلطه گر آرمان گرا موقعيت درک يکديگر را ندارند
فروردين با اسفند : ( متوسط ) با مشکل مواجه است ممکن است پيوند خوبي باشد

پيوند زناشويي ارديبهشت با ساير ماه ها

ارديبهشت با فروردين : (متوسط ) ممکن است مشکل داشته باشند قابل حل شدن است
ارديبهشت با ارديبهشت : ( متوسط ) نسبتا خودراي و لجباز هستند ممکن است مشکل پيش بيايد
ارديبهشت با خرداد : ( متوسط ) تيزهوش کنجکاو و چندان با هم سازگار نيستند
ارديبهشت با تير : ( بسيار خوب ) خانواده دوست خونگرم پيوندي محکم و استوار
ارديبهشت با مرداد : ( بسيار خوب ) عاشق پيشه با صداقت وفادار پيوندي مملو از آرامش
ارديبهشت با شهريور : ( خوب ) جوانمرد باسخاوت مددکار و بدون مشکل
ارديبهشت با مهر : ( متوسط ) اهل اعتدال معاشرتي خونسرد و کمي حسادت
ارديبهشت با آبان : ( خوب ) آرمانگرا بلندپرواز همراه با جاذبه و اقتدار و ناسازگار
ارديبهشت با آذر : ( متوسط ) جسور بي پروا نيازمند با آزادي و بدون تفاهم
ارديبهشت با دي : ( بسيار خوب ) با ثبات راز نگه دار پيوندي مستحکم و پابرجا
ارديبهشت با بهمن : ( بد ) کنجکاو آزاديخواه و آرمانگرا و ايده متفاوت از يکديگر
ارديبهشت با اسفند : ( خوب ) اشخاصي تودار و بسيار محتاط و توانايي سازگاري را دارند

پيوند زناشويي خرداد با ساير ماه ها

خرداد با فروردين : ( بد ) افرادي پر جنب و جوش و بي قرار ناسازگار و بدون تفاهم
خرداد با ارديبهشت : ( متوسط ) تيزهوش کنجکاو تنوع طلب چندان با هم سازگار نيستند
خرداد با خرداد : ( خوب ) مشورت پذير با استدلال توانا در برطرف کردن مشکلات
خرداد با تير : ( متوسط ) با روحيه تنوع طلب و بي قرار خودشان مي توانند باعث ايجاد مشکلات شوند
خرداد با مرداد : ( بسيار خوب ) زوجي جذاب و اجتماعي با صفات مشترک فراوان
خرداد با شهريور : ( متوسط ) چندان ذوق و شوقي در روابطشان وجود ندارد
خرداد با مهر : ( بسيار خوب ) خونسرد با سليقه هنر دوست و بسيار با نشاط مي باشند
خرداد با آبان : ( متوسط ) براي رسيدن به خوشبختي بايد يکديگر راتحمل کنند
خرداد با آذر : ( بسيار خوب ) سرشار از ذوق و شوق براي زندگي مشترک
خرداد با دي : ( خوب ) خويشتندار سياستمدار و از سازگاري مناسب برخوردارند
خرداد با بهمن : ( بسيار خوب ) با روحيه انسان دوستي و هميشه آماده کمک به همديگر
خرداد با اسفند : ( بد ) خيالباف رويا پرداز مرموز عدم تفاهم با همديگر

پيوند زناشويي تير با ساير ماه ها
--------------------------------------
تير با فروردين : (متوسط ) برون گرا ايده آليست امکان مشکل وجود دارد
تير با ارديبهشت : ( بسيار خوب ) نقطه اشتراک فراواني با يکديگر دارند
تير با خرداد : ( متوسط ) يکي آرام و مهربان ديگري پرشور و با انرژي
تير با تير : ( خوب ) علي رغم اختلاف سليقه پيوند خوبي مي باشد
تير با مرداد : ( خوب ) خصوصيات مشترک زياد و ازدواجي موفق
تير با شهريور:(بسيار خوب) يکي مهارت فراوان در امورمالي و ديگري حسابگر و صرفه جو و هماهنگ
تير با مهر : ( بسيار خوب ) هر دو مهربان انسان دوست و توانمند
تير با آبان : ( متوسط ) در مسائل مالي اختلاف نظر دارند ولي در ساير مسائل هماهنگ مي باشند
تير با آذر : (بد ) يکي اجتماعي و اهل گردش و سفر ديگري متمايل به رکن خانواده
تير با دي : (خوب ) از نظر مالي اخلاقي و روابط هماهنگ هستند بنابراين پيوندي موفق ميشود
تير با بهمن : ( متوسط ) ازدواج ميتواند شکل بگيرد اما به سعي و کوشش نياز دارد
تير با اسفند : ( بسيار خوب ) پيوندي بسيار خوب همراه عشق و علاقه با تفاهم کامل

پيوند زناشويي مرداد با ساير ماه ها
-------------------------------------------
مرداد با فروردين : ( خوب ) پيوند موفقي خواهد بود چون هماهنگي وجود دارد
مرداد با ارديبهشت : ( بسيار خوب ) مهربان و خانواده دوست ازدواجي موفق و پايدار
مرداد با خرداد : ( بسيار خوب ) اجتماعي خونگرم همراه با سازگاري مثبت
مرداد با تير : ( خوب ) اختلاف سليقه زيادي با هم ندارند موقعيت همديگر را درک مي کنند
مرداد با مرداد : ( خوب ) صفات مشترک خوب باعث تقويت پيوندشان خواهد بود
مرداد با شهريور : ( متوسط ) يکي منضبط و قانونمند ديگري پرشور و زيباپسند
مرداد با مهر : ( خوب ) در پي برقراري آرامش و ملايمت همراه با منطق در زندگي هستند
مرداد با آبان : (متوسط ) يکي وفادار و قابل اعتماد ديگري عاشق ستايش ديگران
مرداد با آذر : ( متوسط ) يکي پر شور و هيجان ديگري دنبال آزادي و استقلال
مرداد با دي :( متوسط ) به دليل داشتن حق مشترک برتري جويي شايد دچار اختلاف شوند
مرداد با بهمن : (خوب ) هر دو آرمانگرا و ايده آليست پيوندي موفق خواهد بود
مرداد با اسفند : ( خوب )با هماهنگي بسيار مناسب در برآوردن نيازهاي عاطفي يکديگر


پيوند زناشويي شهريور با ساير ماه ها

شهريور با فروردين : (بد ) يکي پاک سرشت انسان دوست ديگري جسور و جاه طلب
شهريور با ارديبهشت : ( خوب ) صفات مشترک خوب نظير جوانمردي و نجابت
شهريور با خرداد : (متوسط ) يکي عاطفي و عاشق پيشهديگري با نظم و برنامه مشخص
شهريور با تير : ( بسيار خوب ) در امور مالي هماهنگ و با صفات مشترک فراوان
شهريور با مرداد : ( متوسط ) نسبتا لجباز و خودراي شايد با مشکل مواجه شوند
شهريور با شهريور : ( بسيار خوب ) هر دو صميمي و صادق و با محبت مي باشند
شهريور با مهر : ( خوب ) مشورت پذير با منطق و در برطرف کردن مشکلات توانا
شهريور با آبان : ( متوسط ) جسور و بي پروا . سرشار از انرژي و بلند پرواز
شهريور با آذر : ( بد ) تنوع طلب خواهان استدلال در ايجاد نظم و انضباط دچار مشکل هستند
شهريور با دي : ( خوب ) يک ازدواج خوب همراه با زندگي سرشار از محبت
شهريور با بهمن : ( متوسط ) چنين پيوندي با سعي و کوشش مي تواند خوب باشد
شهريور با اسفند :( خوب ) بسيار با صبر و حوصله هستند که باعث تفاهم در زندگي مي شود


پيوند زناشويي مهر با ساير ماه ها

مهر با فروردين : (بسيار خوب ) خونگرم و مهربان معتقد به تساوي حقوق زن و مرد
مهر با ارديبهشت : ( خوب ) انسان هايي هستند که تمايل زيادي به حفظ آرامش و اعتدال دارند
مهر با خرداد : (بسيار خوب ) آدم هايي حسابگر خونگرم تفاهم مناسبي با هم دارند
مهر با تير : ( بسيار خوب ) اهل رفت و آمد و معاشرت با ديگران و بسيار شکيبا
مهر با مرداد : ( خوب ) در پي برقراري آرامش و ملايمت همراه با منطق در زندگي هستند
مهر با شهريور : ( خوب ) پيوندي موفق چون منصف عادل و با سليقه مي باشند
مهر با مهر : ( خوب ) به دليل اشتراکات زيادي که دارند مي توانند موفق باشند
مهر با آبان : ( متوسط ) اگرچه خالي از دردسر نيستند اما مي توانند موفق باشند
مهر با آذر : ( بسيار خوب ) داراي خصيصه هايي مثل محبت درستکاري و مسئوليت پذيري مي باشند
مهر با دي : ( متوسط ) نسبتا خودراي بلندپرواز . ممکن است با مشکل روبرو شوند
مهر با بهمن : ( بد ) پر جنب و جوش بي قرار تنوع طلب و سرکش
مهر با اسفند : (بسيار خوب ) پيوندي موفق چون از نظر عاطفي با هم سازگار و هماهنگ هستند

پيوند زناشويي آبان با ساير ماه ها

آبان با فروردين : ( بد ) آزادي خواه سلطه گر خواهان تنهايي و درون گرا
آبان با ارديبهشت : ( خوب ) آرمانگرا بلند پرواز همراه با جاذبه و اقتدار و ناسازگاري
آبان با خرداد : (متوسط ) براي رسيدن به خوشبختي بايد يکديگر را تحمل کنند
آبان با تير : (متوسط ) در مسائل مالي اختلاف نظر دارند ولي در ساير موارد هماهنگ مي باشند
آبان با مرداد : ( متوسط ) يکي وفادار و قابل اعتماد و ديگري عاشق ستايش ديگران
آبان با شهريور : ( متوسط ) جسور بي پروا سرشار از انرژي و بلند پرواز
آبان با مهر : ( متوسط ) اگرچه خالي از دردسر نيستند اما ميتوانند موفق باشند
آبان با آبان : ( بد ) مستعد به خشمگين شدن و از کوره در رفتن در نتيجه پيوندي همراه با مشکلات
آبان با آذر : ( متوسط ) يکي سختگير در مسائل ديگري سرشت پويا و جدي دارد
آبان با دي : ( بد ) هر دو داراي خصلت سلطه طلبي و سختگيرانه مي باشند
آبان با بهمن : ( بد ) يکي با احساس و عاطفه ديگري سلطه جو و خواهان کسب برتري
آبان با اسفند : (بد ) يکي آرمان گرا و عاشق پيشه و ديگري با اعتماد به نفس کافي

پيوند زناشويي آذر با ساير ماه ها

آذر با فروردين : (عالي ) کم ترين اختلاف و هياهو از مشخصات بارزشان است
آذر با ارديبهشت : (متوسط ) جسور بي پروا نيازمند به آزادي و بدون تفاهم
آذر با خرداد: ( بسيار خوب ) سرشار از ذوق و شوق براي زندگي مشترک
آذر با تير: ( بد ) يکي اجتماعي و اهل گردش و سفر ديگري متمايل به رکن خانواده
آذر با مرداد : (متوسط ) يکي پر شور و هيجان ديگري دنبال آزادي و استقلال
آذر با شهريور: (بد ) تنوع طلب خواهان استقلال در ايجاد نظم و انضباط دچار مشکل هستند
آذر با مهر : ( بسيار خوب ) داراي خصيصه هايي مثل محبت درستکاري و مسئوليت پذير مي باشد
آذر با آبان : ( متوسط ) يکي سختگير در مسائل ديگري سرشت پويا و جدي دارد
آذر با آذر: ( بسيار خوب ) پيوندي بسيار مطلوب توام با سعادت و خوشبختي
آذر با دي : ( متوسط ) خصوصياتي نسبتا متفاوت دارند بايد خويشتن دار باشند
آذر با بهمن : ( بسيار خوب ) از موفق ترين پيوند هاي زناشويي خواهد بود چون مثبت گرا هستند
آذر با اسفند : ( متوسط ) يکي با صراحت لهجه و سخنان کنايه آميز و ديگري بسيار عاطفي مي باشد

پيوند زناشويي دي با ساير ماه ها

دي با فروردين : (بد ) تفاهم چنداني با هم ندارند. مرموز و محافظه کار مي باشند
دي با ارديبهشت : ( بسيار خوب) با ثبات راز نگه دار پيوندي مستحکم و پابرجا
دي با خرداد : ( خوب ) خويشتندار سياستمدار و از سازگاري مناسب برخوردارند
دي با تير : (خوب ) از نظر مالي و اخلاقي و روابط هماهنگ هستند
دي با مرداد : (متوسط ) به دليل داشتن حس مشترک برتري جويي شايد دچار اختلاف شوند
دي با شهريور : ( خوب ) يک ازدواج خوب همراه با زندگي سرشار از محبت
دي با مهر : ( متوسط ) نسبتا خودراي و بلند پرواز ممکن است با مشکل روبرو باشند
دي با آبان : ( بد ) هردو داراي خصلت سلطه طلبي و سختگيرانه مي باشند
دي با آذر : ( متوسط ) خصوصياتي نسبتا متفاوت دارند بايد خويشتندار باشند
دي با دي : (متوسط ) خصوصيات مشترک باعث شادابي يا يکنواختي زندگي مشترک آنها مي شود
دي با بهمن : ( متوسط ) يکي محتاط و محافظه کار ديگري سختگير و جدي
دي با اسفند : ( متوسط ) يکي اهل حساب و کتاب ديگري احساساتي و عاشق پيشه

پيوند زناشويي بهمن با ساير ماه ها

بهمن با فروردين : ( بد ) سلطه گر آرمان گرا موقعيت درک يکديگر را ندارند
بهمن با ارديبهشت : ( بد ) کنجکاو آزادي خواه و آرمان گرا و ايده متفاوت از يکديگر
بهمن با خرداد : ( بسيار خوب ) با روحيه انسان دوستي و هميشه آماده کمک به همديگر
بهمن با تير : ( متوسط ) ازدواج مي تواند شکل بگيرد اما به سعي و کوشش نياز دارد
بهمن با مرداد : ( خوب ) هردو آرمان گرا و ايده آليست پيوندي موفق خواهد بود
بهمن با شهريور : ( متوسط ) چنين پيوندي با سعي و کوشش مي تواند خوب باشد
بهمن با مهر : ( بد ) پر جنب و جوش بيقرار تنوع طلب و سرکش
بهمن با آبان : ( بد ) يکي با احساس و عاطفه ديگري سلطه جو و خواهان کسب برتري
بهمن با آذر : ( بسيار خوب ) از موفق ترين پيوند هاي زناشويي خواهد بود چون مثبت گرا هستند
بهمن با دي : (متوسط ) يکي محتاط و محافظه کار ديگري سختگير و جدي
بهمن با بهمن : ( خوب ) پيوندي بسيار موفق توانا در امور مختلف
بهمن با اسفند : (خوب) يکي روشنفکر و اهل منطق و ديگري با احساس و عاطفه و مکمل همديگر

پيوند زناشويي اسفند با ساير ماه ها
اسفند با فروردين : ( متوسط ) با مشکل مواجه است ممکن است پيوند خوبي باشد
اسفند با ارديبهشت : ( خوب ) اشخاصي تو دار و بسيار محتاط و توانايي سازگاري را دارند
اسفند با خرداد : (بد ) خيال باف و روياپرداز مرموز و عدم تفاهم با همديگر
اسفند با تير : ( بسيار خوب ) پيوندي بسيار خوب همراه عشق و علاقه و با تفاهم کامل
اسفند با مرداد : (خوب ) هماهنگي بسيار مناسب در برآوردن نيازهاي عاطفي يکديگر
اسفند با شهريور : ( خوب ) بسيار با صبر و حوصله هستند که باعث تفاهم در زندگي ميشوند
اسفند با مهر : ( بسيار خوب ) پيوندي موفق چون از نظر عاطفي با هم سازگار و هماهنگ هستند
اسفند با آبان : ( بد ) يکي آرمان گرا و عاشق پيشه ديگري با اعتماد به نفس کافي
اسفند با آذر : ( متوسط) يکي با صراحت لهجه و سخنان کنايه آميز و ديگري بسيار عاطفي ميباشد
اسفند با دي : ( متوسط ) يکي اهل حساب و کتاب ديگري احساساتي و عاشق پيشه
اسفند با بهمن : ( خوب ) يکي روشن فکر و اهل منطق ديگري با احساس و عاطفه و مکمل همديگر
اسفند با اسفند : ( بد ) به خاطر زودرنجي و حساس بودن ممکن است مشکلاتي پيش بيايد
 


موضوعات مرتبط: اطلاعات عمومی
برچسب‌ها: فال ازدواج
[ یک شنبه 29 خرداد 1390 ] [ 19:20 ] [ admin ]

افسردگي و راه هاي بيرون رفت از آن

افـسردگي اختلالي است كه قادراست افكار،خلق وخو،احـساسات،رفـتــار، سلامتي جسماني و روحي شماراتحـت الشـــعاع قراردهد. هرانساني درمقاطع خاصي از زنـدگي خود به افسردگي دچارميگردد.

نشانه ها و علايم افسردگي عبارتند از:

* غم و اندوه پايدار، اظطراب، احساس پوچي.
* احــساس نا اميدي و بدبيني- احساس گناه، احسـاس بي ارزشي و در ماندگي - احساس تيره بختي.
* كاهش سطح انرژي و احساس خستگي.
* دشواري در تمركز، ياد آوري و تصميم گيري-عدم توانايي در انديشيدن.
* بي خوابي و يا افزايش ميزان خواب.
* از دست دادن اشتها و كاهش وزن - يا پر خوري و افزايش وزن.
* عدم تمايل به ملاقات با ديگران - يا وحشت از تنها ماندن - حضور يافتن در فعاليتهاي اجتماعي دشوار و غير ممكن ميگردد.
* احساس بي ارزش بودن و نا عادلانه بودن زندگي- احساس شكست- احساس سربار بودن.
* از دست دادن علاقه و ميل به فعاليتهاي معمولي در زندگي و يا سرگرميهايي كه پيشتر براي فرد لذت بخش بوده اند.
* بيقراري و بيتابي - زود رنجي و تحريك پذيري- و يا كند شدن حركات و واكنشها- بي تفاوتي.
* افت اعتماد بنفس - سرزنش مدام خود - نگراني از گذشته و آينده.
* مشكلات جسماني كه معمولا به دارو جواب نميدهند مانند: خارش بدن - تاري ديد -تعريق شديد- خشكي دهان- مشكلات گوارشي (يبوست، اسهال - سوء هاضمه)-سردرد - كمردرد.
* افكار صدمه زدن به خود و يا ديگران - افكار خود كشي.
علل پديد آمدن افسردگي
علل پديد آمدن افسردگي نيز گوناگون ميباشد:
* وراثت.
* محيط هاي نا ايمن و خطرناك مانند: آلودگي هوا و آب.
* محيطهاي آشفته مانند: خشونت در خانه و روابط.
* درگذشت همسر، فرزند، والدين و دوستان.
* ضربه هاي روحي شديد در كودكي و يا بزرگسالي.
* از دست دادن حمايتهاي اجتماعي در پي طلاق، دوري از دوستان، قطع رابطه، از دست دادن شغل.
* شرايط ناسالم اجتماعي مانند: فقر، بي خانماني و خشونت در جامعه.
* بيماريهاي مزمن مانند سرطان، ديابت و ايدز.
* شكست و ناكاميها-تجارب ناخوشايند.
* تغييرات هورموني - اختلال در تعادل انتقال دهنده هاي عصبي همچون سروتونين.
* در اثر مصرف برخي داروها مانند داروهاي خواب آور، ضد بارداري و كاهنده فشار خون بالا.
* استفاده از الكل، مواد مخدر و ديگر داروها.
* تغذيه نامناسب مانند كمبود فولات و ويتامين B1 و يا مصرف زياد مواد قندي و ….
* ضعف شخصيت، اعتماد بنفش پايين، بد بيني و هم وابستگيها.
* استرس .
* الگوي تفكرات منفي.
* عدم تحرك بدني و نداشتن تفريح و سرگرمي.
* انزوا و گوشه گيري.


انواع افسردگي، روشهاي غلبه بر افسردگي :

1. افسردگي اساسي : اين نوع افسردگي اختلال در خلق ميباشد كه معمولا 2 هفته بطول مي انجامد. احساس دلتنگي و حزن مفرط و از دست دادن ميل و لذت از فعاليتهاي دلپذيرو احساس گناه و بي ارزشي از نشانه هاي آن ميباشد. اين نوع افسردگي خطرناك بوده و ميتواند به خود كشي منجر گردد.

2. افسردگي مزمن : شدت علايم آن از افسردگي اساسي كمتر بوده اما دوره آن طولاني و ممكن است و 2 الي 5 سال بطول انجامد. علايم آن معمولا ناتوان كننده نميباشد اما در عملكرد مناسب و احساس خوشايندي فرد تاثير گذار است.

3. اختلال در سازگاري : هرگاه انسان عزيزي را از دست ميدهد، شغلش را از دست داده و يا تغيير ميدهد، و يا آگاه ميگردد كه بيماري لاعلاجي دارد كاملا طبيعي است كه احساس استرس، اندوه و خشم ميكند. اما در نهايت امر افراد خود را با شرايط پديد آمده وفق ميدهند. اما برخي قادر به چنين عملي نميباشند. هنگامي كه واكنش فرد به يك موقعيت و يا حادثه سبب افسردگي در وي ميگردد به آن اختلال در سازگاري ميگويند.

4. اختلال دو قطبي : به تغييرات غير قابل پيش بيني خلق از شيدايي تا افسردگي اختلال دو قطبي ميگويند. در يك زمان فرد رفتار برونگرايي مفرط، پر حرفي، خود بزرگ بين از خود بروز ميدهد و در دوره اي ديگر افسرده ميگردد

5. افسردگي فصلي : اين نو ع افسردگي معمولا در زمستان شيوع مي يابد. علت آن كاهش تابش نور خورشيد است.اين افسردگي سبب سردرد، تحريك پذيري و كاهش سطح انرژي ميگردد.


غلبه بر افسردگي

1. براي خود اهداف قابل دسترس تعيين كنيد.

2. تنها به ميزان معقول و در حد توان خود مسئوليت بعهده بگيريد.

3. كارها، اهداف و وظايف بزرگ را به بخشهاي كوچك تقسيم كنيد.

4. مديريت زمان و الويت بندي را فراموش نكنيد.

5. مدتي از وقت خود را با ديگران و يك دوست صميمي سپري كنيد. سعي كنيد فردي را در زندگي بيابيد كه بتوانيد به وي اعتماد كرده و با وي درد دل كنيد.

6. به سرگرميهايي كه علاقه داريد بپردازيد.

7. ورزش كنيد و فعاليت بدني منظم داشته باشيد.

8. تا بر طرف شدن آثار افسردگي تصميمات مهم و حياتي خود را به تعويق اندازيد.

9. به خاطر داشته باشيد كه بهبودي خلق افسرده زمانبر و تدريجي ميباشد انتظار معجزه نداشته باشيد.

10. از افراد غير حامي و منتقد اجتناب كنيد.

11. به دوستان و خانواده خود اجازه دهيد در روند بهبودي به شما كمك كنند.

12. افكار مثبت را جايگزين افكار منفي گردانيد.

13. به خاطر داشته باشيد كه زندگي بطور ذاتي مبهم و نامشخص بوده و در بسياري ازشرايط تنها يك پاسخ واحد مشكل گشا نخواهد بود.زندگي مملو از احتمالات است.

14. شما بايد بياموزيد چگونه ميان اموري كه شما مسئول آنها ميباشيد و يا نميباشيد تفاوت قائل گرديد. معمولا افراد كنترولي كه بر شرايط دارند را كمتر و يا بيشتر از آنچه هست بر آورد ميكنند.اموري كه شما مسئوليتي در قبال آن نداريد و يا خارج از كنترول شماست به حال خود بگذاريد.

15. شما بايد قادر باشيد ميان موقعيتهايي كه ارزش شما بايد بر اساس موفقيتهاي شما تعيين گردند و ديگر موقعيتها تفاوت قائل گرديد.

16. شما بايد بياموزيد كه چه زمان بايد با احساسات خود ارتباط برقرار كرده و چه زمان از آنها فاصله بگيريد.

17. شما بايد بياموزيد كه چه هنگام بايد بر زمان حال تمركز كنيد و چه هنگام به زمان آينده.

18. خوشبختي و نيل به شادي در زندگي هدف نامعقولي نيست اما شما بايد ابتدا مفهوم خوشبختي را براي خود معنا كرده و سپس با برنامه ريزي و ايجاد سلسه مراتب و پيروي از آنها به خوشبختي مطلوب خود دست يابيد.

19. شما بايد قادر باشيد كه ميان احساسات دروني خود و واقعيتهاي عيني تفاوت قائل گرديد.

20. شما بايد قادر باشيد تا با ديگران رابطه برقرار كنيد.

21. اعتماد بنفس خود را افزايش دهيد.

22. وابستگي خود را به دنياي خارج كاهش دهيد

.23به خاطر داشته باشيد هيچ فرد ديگر ي جز خود شما مسئول شادي شما نميباشد.


اعتماد بنفس

عـزت نــفس و اعــتماد بنفس بنيادي ترين بخش شخصيت يـك فرد مي بـاشـد كه در تمام جوانب زندگي فرد خود را به نـحـوي متـظـاهــر مي سازد. اعتماد بنفس سالم و بالا يك ضرورت حـيـاتي و مـطـلق بـــراي هر فردي ميباشد. اعتماد بنفس را ميتوان چنين تعريف كرد:

* باور و اعتقادي كه فرد نسبت به خود دارا ميباشد.
* شناخت ارزش و اهميت خويش-داشتن اعتماد و رضايت از خويش.
* توانايي برخورد و كنارآمدن با چالشهاي اساسي زندگي.
* تـوانـايـــي ارزيابي درست و دقيق خويش-پذيرش خويش و ارزش نهادن به خود بدون هيچگونه قيد و شرطي.
* توانايي شناخت و پذيرش نقاط ضعف و قـوت و محدوديت هاي خويش. افرادي كه از اعتماد بنفس پاييني برخوردار ميباشند داراي خصوصيات زير هستند:
* مرتبا خودشان را مورد انتقاد و سرزنش قرار ميدهند.
* هنگام صحبت كردن در چشمان فرد مقابل خود هنگام نگاه نميكنند. با سر پايين و قدمهاي آهسته قدم بر ميدارند.
* در پذيرش تعريف و تمجيدها و تعارفاتي كه به آنان ميشود مشكل دارند (تصور ميكنند سزاوار آنها نبوده و يا ديگران در صدد تمسخر آنها ميباشند).
* معمولا احساس ميكنند قرباني رفتار ديگران هستند.
* احساس تنهايي ميكنند حتي زماني كه در يك جمع قرار دارند.
* در درون خود احساس خلاء و پوچي ميكنند.
* احساس ميكنند با ديگران تفاوت دارند.
* احساس افسردگي، گناه و شرمساري دارند.
* نسبت به تواناييهاي خود براي رسيدن به موفقيت ترديد دارند. عدم خودباوري.
* از موقعيتهاي نو و جديد مي هراسند.
* از شكست وموفقيت مي هراسند.
* مرتبا سعي در راضي نگاهداشتن ديگران دارند.
* دچار هراس اجتماعي ميباشند.
* قادر به مديريت زمان خود نميباشند.
* عادت به پشت گوش انداختن كارها دارند.
* در مقابل انتقاد، اظهار نظر و سرزنشهاي ديگران (خواه واقعي، خواه واهي) بسيار آسيب پذير ميباشند.
* از ابراز عقايد و احساسات خود خودداري ميكنند زيرا از چگونگي واكنش ديگران هراس دارند.
* خود را درگير مواد مخدر و يا روابط مخرب ميكنند.
* از تعيين يك هدف مشخص و پيروي از آن عاجز ميباشند.
* قادر به بيان خواسته ها و نيازهاي خويش نميباشند.
* معمولا عصباني و پرخاش گر ميباشند.
* ارزيابي غير واقعي از خود دارند.
* تحمل عيب و كاستي را نداشته و كمالگرا ميباشند.
* احساس خوب آنها وابسته به عوامل خارجي اعم از وقايع روزانه و يا نوع رفتار ديگران با آنها دارد.
* وابستگي هيجاني دارند: براي دستيابي به يك احساس خوشايند به دنياي خارج خود وابسته ميباشند. مانند:
وابستگي به مواد: مانند غذا، دواها، الكل مواد مخدر به منظور پر كردن خلاء دروني خود و تسكين دردهايشان. وابستگي به رفتارها: مانند خرج كردن پول، قمار بازي و تماشاي تلويزيون. به منظور پر كردن خلاء دروني و تسكين دردهايشان. وابستگي به مال: براي تعيين ميزان ارزش و شايستگي خود به پول و مال وابسته هستند. وابستگي عاطفي : براي داشتن حس ارزشمندي، شايستگي و امنيت به توجه، پذيرش و تائيد فرد ديگري (معشوق خود) وابسته ميباشند. 


اعتماد بنفس واقعي

اعتماد بنفس حقيقي يك حس دروني مي باشد بدون وابستگي به جهان خارج، رويدادها، موفقيتها، شكستها و افراد ديگر. اما عزت نفس و اعتماد بنفس واقعي بسيار نادر و ناياب ميباشد زيرا اغلب اعتماد بنفسها كاذب و نقابي براي پنهان سازي اعتماد بنفس پايين ميباشد. اعتماد بنفسهاي غير واقعي را ميتوان در موارد زير يافت:

*اعتماد بنفسهاي كاذب: اينگونه اعتماد بنفسها وابسته و زود گذر ميباشند.مانند اعتماد بنفسهايي كه به جهت ثروت،شهرت،محبوبيت،به تن داشتن لباسهاي فاخر،قدرت و زيبايي ظاهر در افراد نمود مي يابند كه همگي كاذب بوده و ارتباطي به ماهيت واقعي فرد ندارند.
* گستاخي: معمولا مردم افراد پر رو و گستاخ را با افراد با اعتماد بنفس بالا اشتباه ميگيرند.اما پررويي نيز يك نوع نقاب براي استتار بي كفايتي و اعتماد بنفس پايين ميباشد.
* متظاهرها: اينگونه افراد خود را با اعتماد بنفس، شاد، موفق و شكست ناپذير نشان ميدهند. اما از درون احساس پوچي و خلاء كرده و از شكست بسيار هراسانند.

همچنين اعتماد بنفس به مفهوم برتري داشتن، تكبر وخود بيني نميباشد زيرا اين خصوصيات رفتاري از اعتماد بنفس پايين نشات ميگيرند. اعتماد بنفس شما نبايد يك پديده مقايسه اي و رقابتي باشد زيرا در اين هنگام شما خود را در معرض احتياج و وابستگي به پذيرش ديگران قرار خواهيد داد كه با اعتماد بنفس واقعي و ناب منافات دارد. افراد با اعتماد بنفس بالا نيازي به پذيرش، موافقت، تائيد، تشويق و دلگرمي ديگران ندارند. همچنين اعتماد بنفس بالا اينگونه نيست كه شما را از هر گونه ترديد، ياس ونگراني مصون بدارد بلكه تنها تحمل و غلبه بر آنها را براي شما آسانتر ميسازد.


خصوصيات افراد

* برخوردار از مركز كنترول دروني: غم و شادي آنان وابسته به عوامل خارجي نيست.
* از لحاظ جسماني، احساسي، ذهني و معنوي از خود مراقبت ميكنند.
* ميانه روي را در افكار، احساسات و رفتارهاي خويش حفظ ميكنند.
* قادر به پذيرش و پند گيري از اشتباهات خود ميباشند. قادر به بيان جمله "من اشتباه كردم" ميباشند.
* توانايي بخشش اشتباهات خود و ديگران را دارند.
* مسئوليت اداره زندگي خود را بعهده ميگيرند.
* تفاوتهاي فردي ميان افراد را ارج مينهند.
* به نقطه نظرات ديگران گوش ميدهند.
* همواره مسئوليت ادراكات، احساسات و واكنشهاي خود را بعهده گرفته و هيچگاه آنها را فرافكني نميكنند.
* از نقاط ضعف و قوت خود آگاهي دارند.
* همواره در حال پيشرفت و ترقي بوده و از ريسكهاي مثبت در زندگي بيم ندارند.
* داراي اعتماد بنفس و خود باوري بوده و به خود ارج ميدهند.
* اعتماد بنفس آنان بدور از خودبيني و غرور ميباشد.
* از آنكه مورد انتقاد قرار گيرند نمي هراسند.
* هنگامي كه از آنان پرسشي ميگردد حالت تدافعي بخود نميگيرند.
* در برابر موانع و مشكلات به آساني تسليم نميگردند.
* نيازي به تحقير و تمسخر ديگران ندارند.
* از آنكه در كاري شكست بخورند ويا در حضور ديگران نادان بنظر برسند ابايي ندارند.
* هيچگاه خود را مورد انتقاد و سرزنش مخرب و شديد قرار نميدهد.
* توانايي خنديدن به خود و زياد جدي نگرفتن خود را دارند.
* به خويشتن و توانايي خودشان ايمان و اعتماد دارند.
* به تصميم گيري هايشان اعتماد دارند.
* باور دارند كه فردي با ارزش، با قابليت، دوست داشتني، پذيرفتني و مهم ميباشند.
* نيازي به كمالگرايي ندارند.
* هيچگاه خودشان را با ديگران مقايسه نميكنند.
* از آنكه ديگران چگونه نسبت به آنان مي انديشند واهمه و نگراني ندارند.
* نيازي به اثبات و توجيه افكار و عقايد خود به ديگران ندارند.


چگونه اعتماد بنفس خود را افزايش دهيد

* آگاه باشيد كه ارزش شما به عنوان يك انسان بستگي به داشتن وزن ايده آل، زيركترين و باهوشترين بودن، مشهوربودن، محبوب ترين بودن، سريع ترين بودن، بالاترين نمره و يا رتبه را داشتن، شوخ طبع ترين بودن، خوش لباس ترين بودن، بهترين خانه و ماشين را داشتن و بهترين دوستها را داشتن نبوده و تنها به خودتان بستگي دارد.
* توانايي ها، استعدادها و موفقيتهاي خود را جشن بگيريد.
* خود را به خاطر اشتباهاتي كه مرتكب گشته ايد عفو كنيد.
* بروي نقاط ضعف خود تمركز نكنيد. هر انساني نقاط ضعف خاص خود را دارد.
* با حقوق فردي خود آشنا شده و از آنها پيروي كنيد.
* از تحقير و سرزنش خود دوري كرده و مثبت انديشي را فرا گيريد.
* خود را بر اساس يك سري استانداردهاي منطقي و دور از دسترس مورد قضاوت قرار ندهيد.
* ياد بگيريد كه شما يك انسان منحصر بفرد بوده و تنها خود شما مسئول تصميم گيريهاي زندگيتان ميباشيد.
* بياموزيد كه با پشتكار و سماجت قادر خواهيد بود به موفقيت دست يابيد.
* بياموزيد كه شما نيازي به تلاش بي وقفه براي كامل گشتن نداريد.
* خودتان تعيين كننده مفهوم موفقيت باشيد.
 

 


موضوعات مرتبط: سلامتی وبهداشتاطلاعات عمومی
[ دو شنبه 2 خرداد 1390 ] [ 18:3 ] [ admin ]

پرسیدن این سوالات از آقای خواستگار فراموش نشود

سوالاتی که از آقای خواستگار باید پرسید

استیو‌هاروی نویسنده کتاب “مانند یک زن عمل کن، مانند یک مرد فکر کن” می‌گوید: قبل از اینکه ازدواجتان رسمی و جدی شود، باید پنج سوال از همسر آینده‌تان بپرسید.
این پنج سوال را روزهای اول آشنایی که او را ملاقات می‌کنید از او بپرسید. فرقی نمی‌کند که او را اولین بار کجا ببینید.

استیو می‌گوید: نگران نباشید. اگر مردی واقعا شما را بخواهد، از جواب دادن به این سوالها طفره نمی‌رود و نمی‌ترسد.

 

۱٫ هدف کوتاه مدت شما از ازدواج چیست؟
استیو معتقد است که این سوالی است که باید اولین باری که او را دیدید بپرسید. این سوال بسیار اهمیت دارد. شما با این سوال متوجه می‌شوید که همسر آینده‌تان چه هدفی دارد. مشتاقانه به جواب او گوش دهید. مهارتهای پرسیدن را به کار ببرید و باهوش باشید.

۲٫ هدف بلندمدت‌تان چیست؟
هر مردی نیاز است که یک برنامه ای داشته باشد. این هدف آقایان باید از هدف کوتاه مدتشان متفاوت باشد. اگر با هم فرق نمی‌کرد، شما با مردی مواجه شده اید که برای زندگی اش برنامه ریزی ندارد.

۳٫ دید شما نسبت به این رابطه‌ها چیست؟
خانواده، دوستان، خدا… . استیو می‌گوید: سعی کنید متوجه شوید که رابطه او با مادرش چگونه است؟ اگر رابطه خوبی با مادرش ندارد، مطمئن باشید با شما هم رابطه خوبی نخواهد داشت. اگر شما مذهبی هستید و او اینگونه نیست، شما نمی‌توانید او را عوض کنید.

۴٫ نظرتان درمورد من چیست؟
استیو می‌گوید: دخترها باید خوب به جواب این سوال گوش کنند. جواب این سوال تاثیر زیادی در شما می‌گذارد. او با خوشحالی می‌گوید: شما بی نظیرید. به نظر من شما مستقل هستید و البته بسیار شایسته. استیو می‌گوید: او به گفتن این حرفها ادامه می‌دهد.

۵٫ نسبت به من چه احساسی دارید؟

وقتی که جواب سوال چهارم را گرفتید، فوراً سوال پنجم را بپرسید. در بیشتر موارد، آنچه که یک مرد درمورد شما احساس می‌کند با آنچه که درمورد شما فکر می‌کند فرق دارد. مردی که درمورد شما به صورت جدی فکر می‌کند، جوابی برای این سوال دارد. او ممکن است با خودش بگوید: “من چه احساسی نسبت به شما دارم؟” او می‌گوید: من احساس می‌کنم که شما فقط برای من هستید. شما تنها کسی هستید که من می‌توانم آرزوها و رویاهایم را با او تقسیم کنم. در این لحظه شما هم احساس می‌کنید یک احساس خاصی بین شما به وجود امده است اما عجله نکنید. بگذارید همه چیز روال عادی خود را دنبال کند.

 


موضوعات مرتبط: اطلاعات عمومی
[ شنبه 20 فروردين 1390 ] [ 13:32 ] [ admin ]

انیشتین و راننده اش

 

انیشتین برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه از راننده مورد اطمینان خود کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین او را هدایت می کرد بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان شنوندگان حضور داشت بطوریکه به مباحث انیشتین تسلط پیدا کرده بود! یک روز انیشتین در حالی که در راه دانشگاه بود با صدای بلند گفت که خیلی احساس خستگی می کند؟
راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای انیشتین سخنرانی کند چرا که انیشتین تنها در یک دانشگاه استاد بود و در دانشگاهی که سخنرانی داشت کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانستند او را از راننده اصلی تشخیص دهند. انیشتین قبول کرد، اما در مورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از وی بپرسند او چه می کند، کمی تردید داشت.
به هر حال سخنرانی راننده به نحوی عالی انجام شد ولی تصور انیشتین درست از آب درامد. دانشجویان در پایان سخنرانی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند. در این حین راننده باهوش گفت: سوالات به قدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ دهد. سپس انیشتین از میان حضار برخواست و به راحتی به سوالات پاسخ داد به حدی که باعث شگفتی حضار شد!


دوست دارید علت پیشرفت ژاپنی‌ها را بدانید؟

ژاپنی‌ها عاشق ماهی تازه هستند. اما آب های اطراف ژاپن سال‌هاست که ماهی تازه ندارد. بنابر این برای غذا رساندن به جمعیت ژاپن قایق های ماهی گیری، بزرگتر شدند و مسافت های دورتری را پیمودند.. ماهیگیران هر چه مسافت طولانی تری را طی می‌کردند به همان میزان آوردن ماهی تازه بیشتر طول می‌کشید.

موفقیت
اگر بازگشت بیش از چند روز طول می‌کشید ماهی ها، دیگر تازه نبودند و ژاپنی ها مزه این ماهی را دوست نداشتند.
برای حل این مسئله،شرکت های ماهیگیری فریزرهایی در قایق هایشان تعبیه کردند.. آن ها ماهی ها را می‌گرفتند آن ها را روی دریا منجمد می‌کردند. فریزرها این امکان را برای قایق ها و ماهی گیران ایجاد کردند که دورتر بروند و مدت زمان طولانی تری را روی آب بمانند.
اما ژاپنی ها مزه ماهی تازه و منجمد را متوجه می‌شدند و مزه ماهی یخ زده را دوست نداشتند. بنابر این شرکت های ماهیگیری مخزن هایی را در قایق ها کار گذاشتند و ماهی را در مخازن آب نگهداری می‌کردند. ماهی ها پس از کمی‌تقلا آرام می‌شدند و حرکت نمی‌کردند. آنها خسته و بی رمق ، اما زنده بودند.
متاسفانه ژاپنی‌ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می‌دادند. زیرا ماهی ها روزها حرکت نکرده و مزه ماهی تازه را از دست داده بودند. باز ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می‌دادند. پس شرکت های ماهیگیری به گونه ای باید این مسئله را حل می‌کردند.


آنها چطور می‌توانستند ماهی تازه بگیرند؟
اگر شما مشاور صنایع ماهیگیری بودید، چه پیشنهادی می‌دادید؟

پول زیاد
به محض اینکه شما به اهدافتان می‌رسید مثلاً «یافتن یک همراه فوق العاده خوب ، تأسیس یک شرکت موفق ، پرداخت بدهی هایتان یا هر چیز دیگر» ممکن است شور و احساساتتان را از دست بدهید و دیگر به سخت کار کردن تمایل نداشته باشید ، لذا سست می‌شوید.
شما همین موضوع را در مورد برندگان بخت آزمائی که پولشان را به راحتی از دست می‌دهند، کسانی که ثروت زیادی برایشان به ارث می‌رسد و هرگز موفق نمی‌شوند و ملاکین و اجاره داران خسته ای که تسلیم مواد مخدر شده اند، شنیده و تجربه کرده اید.
این مسئله را رون هوبارد در اوایل سال های ۱۹۵۰دریافت:
” بشر تنها در مواجه با محیط چالش انگیز به صورت غریبی پیشرفت می‌کند ”

منافع و مزیتهای رقابت
شما هر چه با هوش تر، مصرتر و با کفایت تر باشید از حل یک مسئله بیشتر لذت می‌برید. اگر به اندازه کافی مبارزه کنید و اگر به طور پیوسته در چالش ها پیروز شوید ، خوشبخت و خوشحال خواهید بود.

چطور ژاپنی‌ها ماهی‌ها را تازه نگه می‌دارند؟
برای نگه داشتن ماهی تازه شرکت های ماهیگیری ژاپن هنوز هم از مخازن نگهداری ماهی در قایق ها استفاده می‌کنند اما حالا آن ها یک کوسه کوچک به داخل هر مخزن می‌اندازند.
کوسه جندتایی ماهی می‌خورد اما بیشتر ماهی ها با وضعیتی بسیار سر زنده به مقصد می‌رسند. زیرا ماهی ها تلاش کردند.

توصیه :
-به جای دوری جستن از مشکلات به میان آن ها شیرجه بزنید.
-از بازی لذت ببرید.
-اگر مشکلات و تلاش هایتان بیش از حد بزرگ و بیشمار هستند تسلیم نشوید ، ضعف شما را خسته می‌کند به جای آن مشکل را تشخیص دهید.
-عزم بیشتر و دانش بیشتر داشته و کمک بیشتری دریافت کنید.
-اگر به اهدافتان دست یافتید ، اهداف بزرگتری را برای خود تعیین کنید .
-زمانی که نیازهای خود و خانواده تان را برطرف کردید برای حل اهداف گروه ، جامعه و حتی نوع بشر اقدام کنید.
-پس از کسب موفقیت آرام نگیرید ، شما مهارتهایی را دارید که می‌توانید با آن تغییرات و تفاوتهایی را در دنیا ایجاد کنید.
-در مخزن زندگیتان کوسه ای بیندازید و ببینید که واقعاً چقدر می‌توانید دورتر بروید شنا کنید.


موضوعات مرتبط: اطلاعات عمومی
[ جمعه 19 فروردين 1390 ] [ 11:54 ] [ admin ]
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ خوش آمدید

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 8
بازدید کل : 727944
تعداد مطالب : 374
تعداد نظرات : 227
تعداد آنلاین : 1

Alternative content